پورتال جامع علوم انسانی ؛خدمات آموزشی و مطالعات فرهنگی
وبسایت آموزشی؛ فرهنگی ؛ پژوهشی و خبری - داود غفاری - علم باید درباره زندگی سخن بگوید اگر میخواهید آن را تغییر دهید.رولان بارت

علی مطهری، نماینده مجلس و فرزند شهید مرتضی مطهری در گفتگو با روزان گفت: کسانی که در شیراز برخورد کردند، متعلق به یکی از نهاد های حکومتی بودند.

مشروح گفتگو به نقل از سایت خبر تحلیلی روزان، به شرح زیر است:

شما درباره موضوع رفع حصر تلاش‌هایی داشته‌اید که هنوز به نتیجه لازم نرسیده است. زمانی که آقای عبدالله نوری در زندان بودند، در مجلس ششم، عده‌ای از نمایندگان نامه‌ای به رهبری نوشتند و قضیه ختم به خیر شد. حال نمی‌شود تعدادی از نمایندگان چون شما نامه‌ای به رهبری بنویسید؟

چرا، اما معمولا کسی همکاری نمی‌کند چون از رد صلاحیت‌ها می‌هراسند. البته در ملاقاتی که با رهبری داشتیم این موضوع را مطرح کردم و گفتم که ادامه این حصر به صلاح کشور نیست و اگر اینها در همین حالت از دنیا بروند موضوع به یک غده سرطانی تبدیل می‌شود، و گفتم اگر قرار است محاکمه بشوند، همراه با طرف‌های دیگر قضیه روال قانونی آن طی شود. اما احساس کردم که ایشان نظر دیگری دارند.

به نظر شما اگر شهید مطهری در حیات بودند چه برخوردی با وقایع رخ داده می‌کردند؟

بنده که نمی‌توانم از جانب ایشان صحبت کنم اما به هر حال ایشان منادی عدالت بود که در هر موضوعی عدالت باید رعایت شود. بالاخره این موضوع طرف‌های مختلفی داشته، یک طرف این دو نفر بودند و طرف دیگر آقای احمدی‌نژاد و طرف دیگر نهادهای حکومتی بودند که به بهانه اینکه نظر رهبری به آقای احمدی‌نژاد است تمام قد پشت ایشان قرار گرفتند و انتخابات را از حالت طبیعی خارج کردند.

آیا شما معتقدید که آن انتخابات باید دوباره تجدید می‌شد؟

خیر. به نظر بنده هر اتفاقی هم که افتاده بود آنها باید حکم داور قانونی را می‌پذیرفتند. حتی اگر به ترکیب شورای نگهبان و حمایت اکثر آنها از یکی از کاندیداها انتقاد داشتند باید سخن مرجعی را که حرف آخر را می‌زند قبول می‌کردند. اعلام می‌کردند که ما قانع نشدیم اما حرف داور را فصل الخطاب می‌دانیم و کار را تمام می‌کردند و ادامه نمی‌دادند. بهانه به دست خارجی‌ها هم نمی‌دادند. حال این اشتباه یک علل و مقدماتی داشت. باید بررسی کرد و دید چه شد که اینها چنین موضعی گرفتند و اساساً آیا برخورد ما با معترضان برخورد درستی بود یا نه. اینها برای جمهوری اسلامی تجربه است. این که بگوییم تنها راه این است که اینها باید توبه کنند راه درستی نیست بلکه باید به آنها اجازه حرف زدن بدهیم، آنگاه قطعاً خواهند گفت که در فلان جا هم خطا کردیم.

یکی از آفت‌هایی که جمهوری اسلامی دید، به شهادت رسیدن آیت‌الله مطهری بود. به نظر شما مهم‌ترین دغدغه‌های ایشان در سیاست داخلی کشور چه می‌توانست باشد؟

همان مسائلی بود که در آستانه انقلاب و در دو ماه و اندی بعد از پیروزی انقلاب که در قید حیات بودند روی آنها تاکید داشتند. ایشان بر مسئله عدالت تاکید فراوان داشتند و معتقد بودند اگر به این مسئله اهمیت ندهیم انقلاب ما با شکست مواجه خواهد شد. چند روز پس از انقلاب هیچ ابایی از سخن گفتن درباره شکست انقلاب نداشتند و خیلی راحت در این مورد صحبت می‌کردند که خداوند براساس سنت‌های خود با اقوام مختلف رفتار می‌کند و هیچ نظر خاصی به قومی ندارد. یا ایشان بر مسئله استقلال فرهنگی و مکتبی، آزادی تفکر و بیان، حفظ استقلال روحانیت از دولتها، اخلاق و معنویت و رابطه آن با عدالت، نقش زن در جمهوری اسلامی (که راه اعتدال را پیش برویم و شعار «نه حبس و نه اختلاط بلکه حریم» را رعایت کنیم) و … تاکید داشتند.

یعنی ایشان، برای مثال با رییس‌جمهور شدن یک خانم، در جامعه مشکلی نداشتند.

این یک مسئله فقهی است، باید ببینیم حکومت و امیر بودن برای زن مجاز است یا خیر. اما درباره وکالت یا نمایندگی مجلس برای زن همان‌طور که از کتاب «زن و مسائل قضایی و سیاسی» مشخص است، ایشان مخالفتی نداشتند.

شهید مطهری انسان سخت‌گیری نبودند، به‌نظر شما اگر بودند ایشان با مساله ایران و آمریکا چگونه برخورد می‌کردند؟

زمانی که ایشان در قید حیات بودند، فداییان خلق حمله کردند به سفارت آمریکا. ایشان به شدت با این قضیه مخالفت کردند و به مرحوم آقای مهدوی‌کنی گفتند که بلافاصله آنها را بیرون کنند و اجازه ندهند برای نظام مشکل‌ساز شوند. طبیعی است که ایشان مخالف ایجاد مشکل بی‌جا در روابط با کشورهای خارجی بودند و با خشن‌‌ و زشت نشان دادن چهره انقلاب اسلامی به دنیا مخالف بودند. می‌توان گفت اصل تسخیر سفارت آمریکا به خاطر پناهی که آمریکا به شاه داده و درصدد براندازی نظام بود، ‌قابل توجیه بود اما ادامه آن به مدت ۴۴۴ روز به ضرر ایران تمام شد و صدام از این فرصت استفاده کرد و به ایران حمله کرد و هیچ کشوری از ما حمایت نکرد چون تصویر بدی از ما داشتند.

چرا شهید مطهری با آداب و رسوم ایرانی مثل سیزده به‌در یا چهارشنبه‌سوری مخالف بودند و نسبت به این مراسم انتقاد داشتند؟

ایشان به‌طور کلی مطابق اسلام اهمیت زیادی برای عقل قائل‌ بودند. مثلا چهارشنبه‌ سوری برای ایرانیان باستان که زرتشتی بودند قابل توجیه بود که از آتش مدد برای سلامتی می‌خواستند (زردی من از تو سرخی تو از من) اما برای یک مسلمان پذیرفته نیست و شرک است چرا که نباید از غیر خدا مدد خواست، همان طور که اگر از ائمه اطهار هم مستقیما چیزی بخواهیم شرک است. اما چهارشنبه سوری به شکل فعلی که به شکل ترقه درکردن و شادی کردن درآمده موضوع دیگری است و ممکن است اشکال اعتقادی نداشته باشد.

درباره سیزده‌بدر هم همین مطلب هست. ایشان می‌گویند نحس دانستن یک موجود خلاف عقاید اسلامی است. ما در عالم هیچ موجود نحسی نداریم و اصلا وجود مساوی است با خیر.

عدد سیزده یکی از مخلوقات خداست و ما نمی‌توانیم بگوییم سیزده نحس است. ما شر مطلق نداریم. شر نسبی داریم. مثلا ما حیوانی مثل مار را شر می‌دانیم در حالی که این برای انسان شر است، برای عالم طبیعت که شر نیست و به نفع طبیعت است. اگر ما روز ۱۳ فروردین را برای آنکه نحوست آن گریبان گیرمان نشود بیرون برویم پسندیده نیست اما اگر به صورت فعلی به عنوان روز طبیعت تلقی شود مشکل اعتقادی ندارد.

شهید مطهری کلا با خرافات مخالف بود همان‌طور که با روضه دروغ هم مخالف بود. می‌فرمود ما برای رسیدن به هدف مقدس نباید از وسیله نامقدس استفاده کنیم. بنابراین ایشان به تبع اسلام چون اهل منطق و عقل بود با این امور مخالف بود نه اینکه ایشان با سنت‌های ایرانی به طور کلی مخالف باشد بلکه سنتی را که ریشه عقلانی داشته باشد قبول داشتند.

چرا برخی از زنان بی‌حجاب یا افراد نسل جوان با تمام اختلاف سلیقه‌ای که با شما دارند، به عقاید و رفتار شما احترام می‌گذارند و آن‌ها را قبول دارند، شما علت این قضیه را چه می‌دانید؟

مردم اگر از کسی صداقت و صراحت ببینند و احساس کنند که آن شخص دنبال منافع شخصی خودش نیست و در هر شرایطی از حق دفاع می‌کند و از روی عقیده اظهارنظر می‌کند براساس فطرت خودشان نسبت به آن افراد تمایل پیدا می‌کنند. حال شاید چنین چیزی را در من دیده باشند که با وجود اینکه جایی اظهارنظر در مورد موضوعی به ضرر شخص من بوده اما نظر خودم را اعلام کرده‌ام.

در یکی از سایتها دیدم که خانمی کامنت گذاشته بود که بنده مقید به حجاب نیستم اما به خاطر شجاعت و صراحت آقای مطهری اگر ایشان بگوید چادر سر کنم این کار را انجام می‌دهم.

آیا شما برای انتخابات مجلس دهم کاندیدا می‌شوید؟

معلوم نیست.

اگر بیایید و شما را در لیست اصلاح‌طلبان قرار بدهند مشکلی با این قضیه ندارید؟

بنده در دوره قبل هم گفتم هر گروهی من را در فهرست خودش قرار بدهد مخالفتی ندارم چون اساساً این دسته‌بندی‌ها را قبول ندارم.

آیا احتمال می‌دهید که در انتخابات اگر کاندیدا شوید، رد صلاحیت شوید؟

بنده دلیلی برای رد صلاحیت نمی‌بینم. صحبت‌ها و رفتار من براساس قانون اساسی بوده است.

برآیند شما از انتخابات مجلس خبرگان پنجم چیست؟

بستگی به رفتار شورای نگهبان دارد. اگر اجازه ندهند افراد مستقل‌تر و آزاده‌تر وارد شوند شبیه همین مجلس دوباره درست می‌شود. این مطلب درباره مجلس شورای اسلامی هم صدق می‌کند. بهتر است شورای نگهبان سخت‌گیری نکند و مثلا صرفا صلاحیت کسانی را که همکاری با گروه‌های معاند داشته‌ و قیام مسلحانه کرده‌اند یا مرتکب جاسوسی شده‌اند و یا نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند رد کند و درباره بقیه سخت‌گیری نکند.

به یقین نمایندگان مجلس خیلی‌ها مورد اقبال مردم نیستند، توصیه شما چیست؟

ما نمی‌توانیم چنین ادعایی بکنیم. چون همه مدعی‌اند که مورد اقبال هستند.

آقای دکتر دو سال از انتخاب آقای روحانی می‌گذرد، عملکرد آقای روحانی را در این دو سال چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد ایشان در سیاست خارجی خوب بوده و نگاه ایران‌هراسی را از بین بردند و نگاه دنیا و مخصوصا غربی‌ها را نسبت به ایران عوض کردند و در پرونده هسته‌ای هم‌ تاکنون خوب پیش رفته‌اند. اما در سیاست داخلی چندان خوب عمل نکردند و همان سخت‌گیری‌های دوره قبل وجود دارد و بلکه بیشتر شده است. برخوردی که با خبرنگاران، مطبوعات و منتقدان می‌شود همچنان هست و در بعضی جاها شدیدتر شده است. مطبوعات خودسانسور شده‌اند، مثلا جرئت این که نقدی از قوه قضائیه داشته باشند ندارند. در اقتصاد، دولت توفیق نسبی داشته. شتاب رشد قیمت‌ها را کم کرده و تورم را کاهش داده است و مدعی هستند که از رکود خارج شده‌ایم. اما هنوز در حالت بحران هستیم و تا رسیدن به رونق اقتصادی فاصله داریم. هنوز بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل‌اند یا با ظرفیت واقعی کار نمی‌کنند و مشکل بیکاری داریم. هنوز گشایش محسوس اقتصادی برای مردم رخ نداده است. در مساله یارانه‌ها دولت باید با شجاعت بیشتری رفتار می‌کرد. وقتی که بودجه یارانه‌ها را نمی‌تواند تامین کند باید مبلغ آن را کم کند. مثلا ۴۵۵۰۰ را به ۳۰ هزار تومان برساند و غیر نیازمندان را زودتر حذف ‌کند تا به خاطر تأمین بودجه یارانه‌ها مجبور به تخلف از قانون و استقراض از بانک مرکزی و برداشت از شرکت نفت نشود.

شاید به دلیل جلوگیری از سرخوردگی این کار را انجام می‌دهد و به این دلیل که در انتخابات بعدی با مشکل مواجه نشود؟

ما باید مصلحت مردم را در نظر بگیریم حتی اگر در انتخابات بعدی رای نیاوریم. خیلی از کارهای ما ناظر به انتخابات است و این موضوع به کشور آسیب زده است. به نظر من یارانه‌ها باید به تدریج قطع شود چون اساساً با اقتصاد مقاومتی سازگار نیست.

شهید مطهری چند فرزند و نوه داشتند؟
ما هفت خواهر و برادر هستیم. پسر ارشد آقا مجتبی هستند که در دانشگاه علامه طباطبایی تدریس می‌کنند. بعد خواهرم هستند که تحصیلات دانشگاهی دارند اما خانه دارند. فرزند سوم خودم هستم و بعد سه خواهر که یکی همسر آقای دکتر احمد یزدی دکتر داروساز است و خواهر بعدی‌ام خانه‌دار است که همسر آقای لاریجانی است و خواهر بعدی‌ام همسر دکتر مجید عباسپور و استاد دانشگاه الزهرا هستند و فرزند آخر محمد آقا هستند که روحانی‌اند و البته تحصیلات دانشگاهی فنی و علوم انسانی نیز دارند.

چند نوه دارند؟

۳۱نوه و ۲۱ نتیجه دارند. اولین نوه را خود شهید مطهری نامگذاری کردند به نام «صدرا» که خیلی هم او را دوست داشتند و اکنون روحانی است.

اگر شما آقازاده شهید مطهری نبودید با شما چه برخوردی می‌کردند؟

نمی‌دانم ولی قاعدتا باید همین طور رفتار می‌کردند چون کار خلاف قانونی از من سر نزده است.

آیا اگر برای شما دوباره برای نطق پیش از دستور در نظر بگیرند، می‌روید؟

قطعا. چند روز پیش در دانشگاه امیرکبیر سخنرانی داشتم و نظراتم را بیان کردم.

افرادی که با شما برخورد کردند از چه گروهی بودند؟

از یکی از نهادهای حکومتی بودند.

نگارش در تاريخ چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394برچسب: دکترروحانی ، سناریوی تخریب ، دولت ، زمانی قمی, توسط داود غفاری

منتقدان دولت که این انتخاب را در راستای خواسته‌های خود نمی‌دانستند، تلاش کردند با شایعه‌سازی چهره محمود زمانی‌قمی را مخدوش نمایند و از این مساله بهره‌برداری خود را داشته باشند. شایعات به شکل معناداری گسترش یافت تا برخی با برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده اقدام به تجمع در برابر استانداری مرکزی ‌کنند که در نتیجه چنین اقداماتی مخالفت با انتصاب زمانی‌قمی شکلی حادتر به خود بگیرد. محمدحسن آصفری ازجمله نمایندگانی بود که در جریان مخالفت با این انتصاب دولت دستی در کار داشت؛ او در مصاحبه‌های مختلف شمشیرش را برای استاندار جدید از یکسو و دولت از سوی دیگر از رو بست و گفت: هیات دولت با این انتخاب خود ثابت کرد ملاک برای انتصابات و انتخابات اعتدال و شایسته‌‌سالاری افراد نیست بلکه وابستگی آنان به گروه‌ها و احزاب است. وی ادامه داد: درحالی که مردم استان‌های دیگر فردی را که در فتنه نقش داشته و مواضع او درخصوص فتنه کاملا روشن است، برای استانداری نمی‌پذیرند، دولت با چه رویکردی وی را برای استانداری مرکزی انتخاب کرده است. استان مرکزی به واسطه برخورداری از ظرفیت‌ها و فرصت‌های ارزشمند فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیازمند استانداری توانمند است که بدون وابستگی به جریانات و گروه‌های مختلف بتواند اهداف توسعه‌ای را پیش بگیرد. وی ادامه داد: جای بسی تاسف است استان هرمزگان زمانی‌‌قمی را نمی‌پذیرد، اما استان مرکزی باید تاوان سهم‌‌خواهی جریانات وابسته به ایشان را بدهد.

  مجمع نمایندگان، موافق استاندار

درحالی آصفری با چنان حرارتی از مخالفت با استاندار سخن به میان می‌آورد که گویا این خواسته تمام نمایندگان و مردم است اما وقتی «آرمان» با دیگر نمایندگان این استان صحبت کرد یک حقیقت عیان شد و آن اینکه آصفری در جریان مخالفت با محمود زمانی‌قمی تنهاست چراکه دیگران نه‌تنها موافق این انتصاب بودند بلکه از حمایت استاندار سخن به میان آوردند.

 عزیزی: زمانی باتجربه است، مخالفت معنا ندارد

قاسم عزیزی، نماینده شازند در استان مرکزی به «آرمان» گفت: روز یکشنبه مجمع نمایندگان جلسه‌ای با استاندار داشت که در رابطه با پیگیری امور کلان برگزار شد و ایشان مصمم است که در راستای حل مسائل و مشکلات استان قدم بردارد. وی ادامه داد: استاندار تعیین شده است و باید او را حمایت کرد تا بتوان به اهدافی که منافع کل را تامین می‌نماید دست پیدا کرد. عزیزی در رابطه با مخالفت‌هایی که از سوی برخی انجام می‌شود، ادامه داد: این مخالفت‌ها معنا ندارد ضمن اینکه آقای زمانی‌قمی دارای سابقه اجرایی خوبی است و به نظر فردی توانمند می‌رسد.

 میرگلوبیات: وظیفه نماینده تعیین استاندار نیست

شهلا میرگلوبیات از دیگر نمایندگان استان مرکزی به آرمان گفت: فردی که پیش از استاندار بود پست بالاتری گرفت و به معاونت سیاسی وزیر کشور ارتقا پیدا کرد. وی ادامه داد: این روند طبیعی است که برای مدتی سرپرست انتخاب می‌شود و بعد از آن هیئت دولت استاندار جدید را معرفی می‌کند. میر گلو بیات با بیان اینکه هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است، گفت: این روندی معمول بوده و تنها مدتی به تعویق افتاده بود؛ روندی طبیعی و قانونی داشته است. وی درمورد مخالفت‌هایی که در این رابطه شکل گرفته، عنوان کرد: نمایندگان شرح وظایفی دارند که باید در آن چارچوب حرکت کنند. وظیفه نماینده تعیین استاندار نیست بلکه این وظیفه دولت است لذا من به عنوان نماینده نباید در کاری که به من مربوط نیست و شرح وظایف من نیست دخالت کنم؛ همانطور که دولت نباید در اموری که در حیطه اختیار نماینده است دخالت کند. نماینده ساوه ادامه داد: اگر قرار باشد هر قوه‌ای در کار قوه دیگر دخالت نماید سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. شاید برخی نظر شخصی‌شان را درمورد استاندار بیان کنند اما نمی‌توانند پا فراتر از این امر بگذارند لذا لازم است بر رعایت قانون تاکید شود. شهلا میرگلوبیات در پاسخ به این سوال که آیا این مخالفت‌ها به دلیل اصلاح‌طلب بودن زمانی‌قمی صورت می‌گیرد؟ بیان کرد: دولتی که امروز روی کار آمده، دولت اصلاحات است. استاندار قبلی نیز تقریبا از این طیف بود. اینکه دولت استانداران خود را به نوعی تعیین می‌کند که در جهت برنامه‌ها و اهداف آنها حرکت کنند امری طبیعی است همانطور که در دولت قبل که دولت اصولگرا بود عزل و نصب‌ها بر این اساس بوده و استانداران از جناح اصولگرا انتخاب می‌شدند. هر چند معتقدم که باید شایسته‌سالاری جریان داشته باشد اما این امر طبیعی است. وی تصریح کرد: من از هر کسی سوال کردم همه ایشان را تائید کردند و حتی افرادی که گرایش اصولگرا داشتند؛ لازم است افراد در بیان نظرات حق و انصاف را مدنظر قرار دهند. عباس رجایی و محمدابراهیم رضایی از دیگر نمایندگانی بودند که حمایت خود را از استاندار اعلام کردند و با توجه به سابقه اجرایی، او را فردی مناسب دانستند.

 دیدار با دری‌نجف‌آبادی

بعد از سناریوی تخریب چهره زمانی‌قمی موضوعی دیگر دستاویز هجمه به استاندار قرار گرفت و آن طرح شایعه اختلاف محمود زمانی‌قمی با نماینده ولی‌فقیه، آیت‌ا... دری‌نجف‌آبادی بوده است. در جلسه معارفه استاندار عدم حضور آیت‌ا... دری‌نجف‌آبادی جرقه‌ای شد برای دامن زدن به شایعات ازجمله آن که استاندار خواسته به دیدار دری‌نجف‌آبادی برود و ایشان به علت نارضایتی از چنین انتخابی او را به حضور نپذیرفته است. مساله‌ای که از جانب برخی نمایندگان تکذیب شد و حتی برخی نمایندگان عنوان کردند این دیدار انجام شده است. یکی از نمایندگان مطرح کرد: جلسه‌ای با حضور استاندار برگزار شد که در این جلسه آیت‌ا... دری‌نجف‌آبادی نیز حضور داشتند اما هیچ مخالفتی از سوی ایشان با آقای زمانی‌قمی مطرح نشد.

این نماینده درمورد اینکه استاندار جدید قرار بوده به دیدار آیت‌ا... دری‌نجف‌آبادی برود و ایشان او را به حضور نپذیرفته است، گفت: این موضوع صحت ندارد. وی ادامه داد: شاید اینجا بهتر بود که استانداری به صورتی برنامه‌ریزی می‌کرد که دیدار با بزرگان استان هماهنگ‌تر انجام می‌شد. وی بار دیگر تاکید کرد به حضور نپذیرفتن استاندار جدید توسط آیت‌ا... دری‌نجف‌آبادی شایعه‌ای بیش نیست. نماینده‌ای دیگر عنوان کرد بعد از معارفه، دیدار استاندار جدید با دری‌نجف‌آبادی انجام گرفته و این امر تنها برای فضاسازی علیه استاندار است.
 
 می‌خواهند مخالفتی دیگر شکل دهند

در این میان یک منبع آگاه به «آرمان» گفت: مخالفان قرار است بار دیگر جریانی را شکل دهند تا استاندار را وارد حاشیه سازند و از این‌رو فشار را هم بر دولت و هم بر استاندار بیشتر کنند.در حالی که استاندار جدید مرکزی تجربه بالای مدیریتی در استانهایی از جمله چهارمحال و بختیاری و ایلام را در کارنامه خود دارد و به راحتی می‌تواند ضمن توافق با همه گروه‌ها براساس احترام متقابل توسعه استان مرکزی را با قدرت به پیش ببرد. زمانی‌قمی کسی نیست که زیر بار هیاهوها شانه خالی کند و دربرابر تندروها با سیاست صبر و برخورد از نوع اخلاق اسلامی اجازه نخواهد داد برخی با فرصت‌طلبی به اسم خواست مردم و به کام خودشان اقداماتی در این استان استراتژیک کشور انجام دهند.
 

حجت‌الاسلام سیدهادی خامنه‌ای بدون لباس رسمی‌اش به استقبال ما می‌آید. این برخورد، هم‌زمان دو احساس متضاد را برمی‌انگیزد: « فاصله بین ما و خودش را برمی‌دارد و باز بین ما و خودش فاصله‌گذاری می‌کند». این برخورد را از سویی می‌توان صمیمیت و از نگاهی دیگر جدی‌نبودن ما در چشم میزبان معنا کرد. قضاوت‌های بیهوده کار شیطان است و کنکاش در چیدمان دفتر کار و شخصیت میزبان، کار خبرنگار؛ دیرک شخصیت میزبان ما اعتمادبه‌نفس است؛ اعتمادبه‌نفسی که با بی‌اعتنایی به ظواهر گره خورده و سرریز شده است. دفترش ساده با میزی ازمدافتاده و صندلی‌هایی سفت و ناراحت است که کسی را به نشستن طولانی دعوت نمی‌کند. پذیرایی مختصر بزرگوارانه توسط خودش صورت می‌گیرد و پرده از این راز برمی‌دارد که باید به خوردن یک چای قناعت کرد و از همه مهم‌تر ظرف تخمه آفتابگردان روی میز است که بعید است کسی امکان خوردن آن را هنگام مصاحبه‌اش داشته باشد. سیدهادی خامنه‌ای لباس ساده‌ای پوشیده و هنگام حرف‌زدن با بالا و پایین‌بودن طنین صدایش و حرکات دست‌هایش اعتمادبه‌نفسش را به مخاطب گوشزد می‌کند و ابتکار عمل را از دست آنها می‌گیرد. ما بی‌واسطه وارد گفت‌وگو شدیم. در این گفت‌وشنود، من با مدیرمسئول روزنامه، مهدی رحمانیان و معاونش سیدشهاب طباطبایی، سعید الله بداشتی  و دکتر امیر جلالی همراه بودم.

 در دوران فعالیت مطبوعاتی‌‌تان در دهه ٧٠، به‌طورجدی به دو طیف می‌پرداختید، یکی نیروهای مذهبی که آنها را وارد مطبوعات می‌کردید و اصرار داشتید در عرصه مطبوعات فعالیت داشته باشند و دیگری دانشجویان که با حضورتان در دانشگاه‌ها، خود را در معرض پرسش‌های آنها قرار می‌دادید و پای بحث‌ها و نظرات آنها می‌نشستید. چرا به حضور چهره‌های مذهبی در مطبوعات و حضور خودتان در فضای دانشگاه اصرار داشتید؟

 منظور شما از اصرار بر ورود نیروهای مذهبی به مطبوعات را متوجه نمی‌شوم؛ اما درباره حضور در دانشگاه و ارتباط با دانشجویان؛ این‌طور نبود که من اصراری داشته باشم، بلکه طبیعت کار ما، تفکرات و انس‌های ما این‌طور بود که بخشی از روابطی که پیش از انقلاب با جوان‌ها و دانشجویان داشتیم ادامه پیدا کرد. از اوائل دهه‌٦٠ هم من در شورای مرکزی جهاد دانشگاهی بودم و با بسیاری از نیروهای دانشگاهی ارتباط داشتم. بالطبع این ارتباط از همان زمان با اعضای انجمن‌های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم ‌وحدت) هم برقرار شد. در آن دوران ما در مجلس بودیم، آنها هم در حال فعالیت بودند. آن‌روزها دفتر تحکیم وحدت از پایگاه اجتماعی بالایی در دانشگاه‌ها برخوردار بود، به‌طوری‌که همه اصحاب سیاست فکر می‌کردند آنها در موضوعات مختلف یک پای ثابت در مشاوره باشند. خب، نیروهای خوبی هم بودند و در تمام دانشگاه‌های کشور هم پخش بودند و به‌هرحال، به‌حساب آورده می‌شدند. ما هم در مجلس بودیم و طبیعتا ارتباط برقرار می‌شد؛ اما نمی‌توانم دقیق توضیح بدهم که این ارتباط از کدام طرف ایجاد شد، درواقع براساس طرز فکری که ما و دوستانمان داشتیم، خود‌به‌‌خود این ارتباط برقرار شد. به‌این‌ترتیب ما را به دانشگاه‌ها دعوت می‌کردند -دانشگاه هم که طبیعتا محل سؤال و جواب است- و ما هم می‌رفتیم و به سؤالات جواب می‌دادیم؛ البته آن روزها پرسش‌وپاسخ مشکل ایجاد نمی‌کرد، چون هنوز گروه‌های سازمان‌یافته امروزی نبودند که در جلسات، زد‌‌و‌‌خورد راه بیندازند. خبری از این چیزها نبود؛ البته مخالفان آن‌وقت هم بودند، سر‌و‌صدا هم می‌کردند، اما جوابی می‌دادیم و تمام می‌شد. به‌این‌ترتیب ما حدود یک‌دهه به دانشگاه‌ها می‌رفتیم و دانشجویان با ما ارتباط منسجمی داشتند. مساجد، نمازجمعه‌ها و شهرستان‌ها هم زیاد می‌رفتم. تقریبا نقطه‌ای در ایران نماند که برای سخنرانی آنجا نرفته باشم. ایام جنگ هم بود، سپاه و ارتش ما را خیلی دعوت می‌کردند و در مناطق مختلف جنگی هم حاضر می‌شدیم. در تهران هم، بیشتر روزها سخنرانی داشتم. ظهرها در ادارات یا دانشگاه‌ها، عصرها در برخی کارخانه‌ها و شب‌ها هم در مساجد. در دهه ٦٠ این‌دست سخنرانی‌ها بسیار زیاد بود. از دهه ٧٠، البته این روند کم‌کم تغییر کرد. تحکیم وحدت هم به‌گونه‌ای که خودش هم فکر نمی‌کرد، از هم پاشید؛ اما آن شرایط این‌ ارتباط را ایجاب می‌کرد. غیر از من خیلی‌های دیگر مثل آقای محتشمی هم بودند. درکل کسانی که به دانشگاه‌ها می‌رفتند، زیاد بودند.

 با توجه به وضعیت و محدودیت‌های کنونی در دانشگاه‌ها، فکر می‌کنید دانشگاه آن دوران چه تأثیر مهمی در سیاست داشت؟

دانشگاه همین الان هم مهم است و تأثیر دارد. همین که وضعیت دانشگاه‌ها تغییر کرده و انجمن‌ها و تشکل‌های دانشجویی محدودیت‌هایی دارند، نشانه تأثیرگذاری دانشگاه‌ است. دانشجویان در تمام جامعه پخش هستند و به‌همین‌دلیل سازمان‌های بسیاری سعی کردند نهادهایی را در دانشگاه تأسیس و مستقر کنند، زیرا دانشگاه نهاد تأثیرگذاری است. یک جوان دانشجو در محیط خانواده خودش تأثیرگذار است. بعدها مهندس یا مدرس می‌شود و در محیط‌ دیگری تأثیرگذار خواهد بود. تقریبا پرتعدادترین نیروهای تأثیرگذار در جامعه همین‌ها هستند و بالاخره در جامعه پخش می‌شوند، یا در دانشگاه هستند یا در صحنه صنعت و فناوری و مدارس و... .
 می‌خواهم به شکل دیگری سؤالم را ادامه ‌دهم. از دلایل اقبال اصلاح‌طلبان در دوم خرداد، به نظرم یکی همین حضور در دانشگاه و بحث‌ها بوده است. این موفقیت بزرگ درواقع ماحصل اصرار بر اصلاح در جامعه بود که موجب شد فرایندی شکل بگیرد؛ اما قبل از آنکه دوم خرداد اتفاق بیفتد، نوعی تئوری و اهدافی نزد اصلاح‌طلبان وجود داشت و این پیروزی به‌نوعی تئوریزه شده بود و شکل عملی آن ایده‌ها در دوم خرداد متبلور شد. فکر نمی‌کنید اصلاح‌طلبان امروز دچار تشتت یا حتی فقر تئوری هستند؟

ممکن است یک سلسله فعالیت‌های مطالعاتی و پژوهشی انجام شده باشد؛ اما به آن معنا تئوری وجود نداشت. درواقع نارضایتی از وضعیت عمومی و انتقاد به روندها و سازوکارهای اداره امور، عامل مشترک بین کسانی بود که با ‌عنوان اصلاح‌طلب به صحنه آمدند؛ البته تفصیل و توضیح شرایط آن دوران، کار چندان آسانی نیست، شاید به مسئولان دولت وقت و نمایندگان مجلس آن‌زمان هم بربخورد که بگوییم آن‌قدر نارضایتی بالا بود که همه منتظر روی‌کارآمدن فرد جدیدی با منش دیگری بودند. به‌همین‌دلیل خود من جزء معدود کسانی بودم که اطمینان داشتم آقای خاتمی در دوره اول رأی می‌آورد، برخلاف دوستان دیگر ما که معتقد بودند انتخابات دومرحله‌ای می‌شود. مصاحبه‌ام در آن زمان موجود است، ‌گفته‌ام هیچ تردید ندارم که ایشان رأی می‌آورد، در همان مرحله اول و با آمار  بالا هم رأی می‌آورد. چون براساس شرایطی که در جامعه بود، به هیچ گزینه دیگری نمی‌شد فکر کرد که جایگزین آقای خاتمی باشد. همه‌چیز بر این پیروزی شهادت می‌داد. در سخنرانی‌ها و کارهایی هم که در استان‌ها می‌کردیم (آن زمان ١٢، ١٣ استان رفتم) بسیار روشن بود که مردم مانند تشنه‌هایی هستند که آبی یافته‌اند. یادم هست رفته بودیم سنندج؛ محیطی بیگانه با مباحثی که اینجا بود. مردم در فضای باز زیر باران ایستاده بودند و سخنرانی گوش می‌کردند. این وضعیت برای من بسیار پرشکوه و هیجان‌آور بود. سعی می‌کردم سخنرانی‌ام را کوتاه‌تر کنم؛ اما می‌دیدم آمادگی مردم بیش از این حرف‌هاست. این وضعیت را در همه استان‌ها می‌شد دید. خب، اینها باعث شد آن انتخابات شکل بگیرد. شرایط خودبه‌خودی و طبیعی بود، بسیاری از نهادهای سیاسی مانند احزاب هم حضور نداشتند و یک اتفاق‌نظر فراگیر شکل گرفت و در چنین شرایطی همیشه اتحاد و همبستگی بیشتر است. بعد که دولت مستقر شد شرایط جور دیگری رقم خورد که تفصیل آن احتیاج به بحث‌های بسیاری دارد که ممکن است به ذائقه خیلی‌ها خوش نیاید. ما از اواخر مجلس ششم در دفتر رئیس‌مجلس وقت، چندماه جلساتی با ‌عنوان «آسیب‌شناسی دوران اصلاحات» داشتیم که متأسفانه به‌پایان نرسید. به‌هرحال در این مورد حرف‌های بسیاری گفته شده و هنوز باید گفته شود. خب عده‌ای تصور می‌کردند از بالاترین و دقیق‌ترین تشخیص‌ها برخوردارند و هیچ‌گونه انعطافی حتی در برابر دوستان خود را هم برنمی‌تابیدند، چه در مجلس ششم، چه در دولت و جاهای دیگر. به ‌نظر ما خوب عمل نشد و نتیجه‌اش هم انتخابات هشت‌ سال بعد بود. درواقع هشت سال بعدی به یک‌معنا، میوه دو چیز بود: یکی فعالیت گسترده آنهایی که از قِبل اصلاحات زخم‌ خورده بودند و در غفلت ما نشسته بودند پشت صحنه و کار کرده بودند و دیگری هم برخی سستی‌ها و اشتباهاتی که ما داشتیم. هر دو با هم مؤثر بود تا ما به‌یکباره با انتخاب احمدی‌نژاد برای هشت سال مواجه شویم؛ اما با اینکه کار آنها با تدبیر همراه بود، ناخودآگاه خرابی‌هایی به‌بار آوردند که دست خودشان را رو کردند و نتیجه‌اش هم انتخابات اخیر شد.

 برگردیم به هشت‌ سال پیش و انتخابات بعد از دوران اصلاحات. به ‌نظر شما چه آسیب‌هایی موجب شد احمدی‌نژاد روی کار بیاید؟ بین اصلاح‌طلبان چه اتفاقی افتاد؛ آیا واگرایی اصلاح‌طلبان دلیل اصلی این اتفاق بود؟ به‌ عبارتی، دلیل اصلی شکست اصلاح‌طلبان تفرعن بود یا تفرق؟

تفرعن و تفرق با هم بود؛ یعنی بخشی از دوستان ما فکر کردند کار دیگر تمام شده است. در مجلس سوم هم که مجلس نسبتا خوبی بود، گرفتار چنین مسئله‌ای شده بودیم؛ مجلسی که محصول تلاش‌ها و پشتیبانی امام(ره) بود و در همان دوره بود که امام جریان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی (ص) را مطرح‌ کرده بودند. یادم هست در یکی از اولین سخنرانی‌های قبل از دستور، یکی از دوستان ما در سخنرانی‌اش چنان از موضع قدرت حرف ‌زد که انگار دیگر کار تمام شده است. نتیجه‌اش هم این شد که دوره سوم، انتظارها را آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شد برآورده نکرد، همان‌طورکه در مجلس ششم هم این اتفاق افتاد. فقط یک‌سری شعارها و حرف‌هایی فراتر از واقعیت گفته شد که چنان وحشتی در دل‌ جناح دیگر انداخت که انگیزه‌ای شد تا آنها به خود بیایند و برای جلوگیری از این روند آماده شوند. درحالی‌که به قول حضرت امیر(ع) به همان اندازه باید رعدوبرق راه انداخت که بنا است ببارد. در نهج‌البلاغه آمده است: «و قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل و لسنا نرعد حتی نوقع، ولا نسیل حتی نمطر» یعنی رعدوبرق (به ‌قول ما گردوخاک) به راه انداختند. ولی ما بعد از اینکه باریدیم، رعدوبرق راه می‌اندازیم. خلاصه اینکه نباید شعارِ توخالی و ‌بیخود داد که فقط وحشت در دل طرف مقابل بیندازد. یادم هست یکی از دوستان در جایی گفته بود، ما می‌آییم و مجلس را می‌تکانیم و ازاین‌دست حرف‌ها! دیدیم که این شعارها عملا هم انجام نشد. در مجلس هفتم هم در اثر شکستن آرا، نتیجه به‌نفع طرف مقابل شد و آنها هم با رأی‌هایی بسیار پایین آمدند بالا. خلاصه بی‌تدبیری و ذوق‌زدگی و کمی هم قدرت‌زدگی و نداشتن برنامه و متمرکزشدن روی برخی مسائل جزئی یا مسائلی که امکان حل آنها در آن زمان نبود و غافل‌شدن از کارهای کلانی که امکانش بود و نهایتا ائتلاف‌نکردن روی یک نامزد در انتخابات ریاست‌جمهوری، همه‌و‌همه عواملی شد که به شکست اصلاح‌طلبان انجامید. اگرچه رئیس دولت، شخصا رزومه‌ خوبی از خود به‌جا گذاشت؛ اما الان درباره مجموعه اصلاح‌طلبی صحبت می‌کنیم؛ وگرنه افراد در دوران اصلاحات کارهای خوبی کردند. خودِ دولت اصلاحات هم علاوه بر مسائل سیاسی و فرهنگی، در امور اقتصادی هم کارهای خوبی کرد؛ اما وقتی می‌خواهیم درباره مجموعه بحث کنیم، به دلیل پیشامدهای بعد از اصلاحات، می‌شود کشف کرد که ما زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی را به‌طور جامع و درست ندیده بودیم. دوستی گفته بود: «انتخاب احمدی‌نژاد تقدیر ما نبود، تقصیر ما بود». این حرف درستی است. ما مقصر بودیم. بماند که باید دید ایشان چطور این تقصیر را تفسیر می‌کند، دراین‌باره هرکس نظری دارد، اما بعید هم نیست که همه مقصر باشند. هرکسی وظایفی داشته که درست انجام نداده است. الان دنبال مقصر نیستیم، ولی در تقصیر ما، تردیدی نیست. اگر کسی بپرسد دلیل‌تان چیست، می‌توانیم بگوییم بهترین دلیل، همین پیشامد انتخابات است. چون عادتا ما باید پله‌پله رو به جلو برویم، نه‌اینکه برگردیم به عقب. همین پیشامد نشان می‌دهد ما اشتباهاتی مرتکب شدیم. درحالی‌که هشت‌سالِ دولت اصلاحات، عمر قابل‌توجهی بود. در این مدت می‌شد زمینه‌های فرهنگی‌ و سیاسی را در جامعه پایه‌گذاری و تحکیم کرد. چطور شد که بعد از این دوران، فردی روی‌ کار آمد که از هر نظر قابل‌مقایسه با فرد قبلی نبود.

 اینکه شما می‌گویید ما از مسائل فرهنگی غافل شدیم، فکر می‌کنم منظورتان مفهوم عام آن است؛ یعنی بیشتر به غفلت از طبقات حاشیه‌ای جامعه اشاره می‌کنید. چون دولت اصلاحات اگر یک مشخصه برجسته داشته باشد بی‌تردید همین فرهنگی‌بودن آن است... .

همین‌طور است. این فرهنگ کمی نخبه‌گرایانه بود. منظور من فرهنگ در سطوح پایین است؛ یعنی طبقات پایین جامعه هم آن را بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند. در این جامعه آدم اگر بخواهد کار کند، باید بتواند با زبان مردم حرف بزند. از طرفی، جریان رقیب در آن دوران، با ابزارهایی که در اختیار داشت، چهره‌ای خطرناک از فعالیت‌های فکری، فرهنگی و هنری گروه‌های حامی دولت ارائه می‌کرد، به‌گونه‌ای که بسیاری از مردم عادی و علاقه‌مندان به ارزش‌های دینی و اخلاقی را نگران می‌کردند. جالب اینکه اتفاقات بسیار نامناسبی در هشت سال بعدی به وقوع پیوست که هیچ واکنشی از جریانات مورد اشاره دیده نشد؛ مثلا یک‌سری کارهای سیاست‌مدارانه هست که من هنوز نفهمیده‌ام چه فرمولی دارد، برای نمونه احمدی‌نژاد در اجتماعاتش طرفدارانی داشت که سنتی‌ها به آنها و ظاهرشان ایراد می‌گرفتند، اما مشکلی پیش نمی‌آمد. یادم هست در دور دوم انتخابات سال ٨٤، از ما دعوت کردند برای سخنرانی در اصفهان به‌نفع آقای هاشمی‌رفسنجانی به آنجا برویم. شب آخر انتخابات بود که دیگر تبلیغات ممنوع می‌شد. اواخر شب در یکی از میادین اصفهان جوان‌هایی بسیار بدحجاب با پرچم‌هایی ایستاده بودند و برای احمدی‌نژاد تبلیغ می‌کردند و به‌طور غیرمستقیم علیه آقای هاشمی شعار می‌دادند؛ اما هیچ‌کدام اینها در پرونده و رزومه احمدی‌نژاد نوشته نشد. اما اگر همان‌ها عکسی از نامزد اصلاح‌طلبان را در دست می‌داشتند، موجب تبلیغات سوء، علیه آنها می‌شد، کاری که در سال‌های اخیر همچنان علیه اصلاح‌طلبان ادامه دارد. حالا اینکه این ماجرا چه عقبه سیاسی و فرهنگی‌ای دارد، نمی‌دانم. لابد همه‌چیز خودجوش است!

 خاطرتان هست که در سال‌های میانی دهه ٧٠، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در نشریه عصر ما، طبقه‌بندی‌ای را مطرح کرد. و این در تاریخ بعد از انقلاب و شاید در تاریخ معاصر، اولین‌بار بود که طبقه‌بندی تفکرات سیاسی به‌وجود آمد و چپ‌ سنتی و چپ مدرن، راست سنتی و راست مدرن تعریف شد. اواسط دهه‌ ٧٠ بود. یادم هست که اصلاح‌طلبان هم دائم توضیح می‌دادند که اینها چه تفاوت‌هایی دارند. درواقع اصلاح‌طلبان از همان دوران تمایل داشتند بین خودشان طیف‌بندی به‌وجود بیاورند و حتی قبل از دوم خرداد هم، دستی‌‌دستی خودشان را به خوب‌تر و بدتر تقسیم کردند. از این منظر می‌توان گفت، اصلاح‌طلبان پیش از سال ٨٤ دچار واگرایی شدند؛ اما احمدی‌نژاد هرگز چنین کاری نکرد. اینکه می‌گویید مسائلی بود که در رزومه احمدی‌نژاد ثبت نشد، شاید به این دلیل است که هیچ‌وقت از این بولتن‌ها منتشر نمی‌کرد تا لایه‌های مختلف گرایش سیاسی‌اش را آن‌ هم در غیاب احزاب معرفی کند. معمولا این طبقه‌بندی‌ بیرون از احزاب به‌وجود می‌آید اما در آن دوران، خودِ چپ‌های آن زمان این کار را انجام دادند. به‌نظر شما چرا این اتفاق افتاد و اگر قرار باشد الان چنین طبقه‌بندی‌ای به وجود بیاید به چه شکلی خواهد بود؟ اصلا صلاح هست آن رفتارها دوباره تکرار شود؟

جسارت نباشد، من به‌هیچ‌وجه به این چارچوبی که اشاره کردید، اعتقاد ندارم و فکر می‌کنم فقط نشریه سازمان مجاهدین انقلاب دراین‌باره می‌نوشت. یک‌بار خود من از آقای سلامتی پرسیدم اینها چیست و مثلا من جزء کدام دسته‌ام که گفت چپ سنتی... . خلاصه یک‌چیز من‌درآوردی بود و چندان حساب‌و‌کتاب نداشت. تا همین الان هم معتقدم این تقسیم‌بندی‌ها مبنایی ندارد. منتها اینکه اینها توانسته باشند تأثیری در واگرایی‌ها و صف‌بندی‌ها بگذارند، آن‌طور که نتایج را تحت‌تأثیر قرار داده باشد، بعید می‌دانم. حالا به تأثیر آن نوشته‌ها در واگرایی‌ اصلاح‌طلبان کاری ندارم. همان‌طورکه ممکن است امروز گروهی پیدا شوند و به بقیه بگویند شما کارتان را کرده‌اید حالا ما آمده‌ایم، قبلا هم بعضی‌ها شبیه همین حرف‌ها را نسبت به گذشته مطرح می‌کردند. این قبیل مواضع طبعا در صف‌بندی‌ها بی‌تأثیر نیست. در مجلس ششم هم این مسئله کاملا دیده می‌شد؛ البته این روند در کل به‌نظر من اشکالی ندارد، چون به‌هرحال هر جریان یا گروهی دیدگاه و نظر خاص خودش را دارد؛

اما معتقدم جریان‌های سیاسی زمانی قابل‌تعریف و تقسیم‌بندی هستند که به یک جریان منسجم با پایگاه اجتماعی مشخص و چارچوب‌های نظری روشن تبدیل شده باشند و در گذر زمان بتوانند خودشان را حفظ کنند.

 از گذشته که بگذریم، با توجه به اینکه سالِ انتخابات مجلس هم هست، فکر می‌کنید در وضعیت امروز اگر اصلاح‌طلبان را واحد فرض کنیم در مقابل اصولگرایان، سرنوشت انتخابات به چه ترتیبی خواهد بود؟

در مسیر حرکت اصلاح‌طلبان موانع و مشکلاتی هست که قابل رفع به‌نظر می‌رسد. بحث‌هایی هم این‌روزها در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و نهادهایی مانند شورای مشورتی آقای خاتمی که تازه درست شده‌اند، مطرح است. اگر این موانع در میان نباشد، فکر می‌کنم با توجه به عملکرد ناموفقی که در دولت گذشته به جا مانده، همچنین عملکرد مجلس و شرایط دولت فعلی، اصلاحات برنده انتخابات است؛ البته اگر اصلاحاتی‌ها متمرکز باشند و شرایط بیرونی هم فراهم شود؛ اما شرایط خودِ اصلاحات این است که باید خودی‌ها در یک مرکز انتخاباتی با هم رقابت نکنند و به‌نفع هم کنار بروند. فهرست‌ها، منسجم و به اتفاق آرا باشد و البته این فهرست نتیجه فرایندهای بسیاری است که باید طی شود تا به فهرست واحدِ درست‌و‌حسابی رسید، نه‌اینکه گروهی نظرش را تحمیل کند بعد سراغ فهرستی برود که در واقعِِ امر در آن جامعه انتخاباتی شانس رأی ندارد و بعد به این نتیجه رسید که کسانی که این فهرست را سازمان‌دهی کردند، خواسته یا ناخواسته افرادی را در فهرست آوردند که شرایط مساعدی در جامعه نداشتند. اینها همه باید در این فرایند خوانده شود. اگر همه این مسائل درست و منطقی پیش برود، تردیدی ندارم که رأی با جریان اصلاحات است، درست همان‌گونه که گفتم، قبل از انتخابات ٧٦ هم تردیدی نداشتم آقای خاتمی در مرحله اول رأی می‌آورد.

 درباره بحث‌های مطرح شده درباره توافق هسته‌ای و وضعیت مذاکرات، فکر می‌کنید اگر توافق حاصل شود، تأثیری در انتخابات پیش‌رو خواهد گذاشت؟ آیا در ترکیب مجلس تأثیری خواهد داشت؟
مسلما تأثیر خواهد داشت. این توافق جزء پیروزی‌های این دولت و بالمآل اصلاح‌‌طلبان، که در روی‌کارآوردن این دولت نقش بسیاری داشتند، به‌شمار می‌آید و طبیعتا از لحاظ روانی، تأثیر بسزایی خواهد داشت. در سال٩٢ هم‌، بحث مذاکرات هسته‌ای سایه خود را روی انتخابات ریاست‌جمهوری انداخته بود و جزء موضوعات جدی میان مجموعه اصلاح‌طلبی و آقایانِ دولتی‌ها به‌حساب می‌آمد که بسیاری از تندروی‌های دولت قبلی و طرفدارانش و دلواپسان را به محاق می‌برد.

  سیاست‌های کلی دولت آقای روحانی از این بابت، به‌نوعی، معکوس سیاست‌های دولت اصلاحات است. می‌توان گفت دولت اصلاحات با تغییر در سیاست داخلی، به تحول در سیاست خارجی رسیده بود؛ اما الان همه چشم به مسیری خلاف این دارند؛ و اینکه توافق در داخل چه تأثیری خواهد داشت. شما تا چه حد با سیاست‌های کلی دولت حسن روحانی-تا اکنون که نیمی از یک دوره ریاست‌جمهوری گذشته است- موافق هستید و تا چه حد با این سیاست‌ها زاویه دارید؟

هر دولتی اولویت‌های خود را براساس ضرورت‌های موجود و امکانات و گرایش‌ها و تخصص‌هایش تنظیم می‌کند. ویژگی دولت اصلاحات، تمایلات فرهنگی و سیاسی‌اش بود و از آن راه هم وارد شد، البته معنایش این نیست که در اقتصاد کاری نشد، در اقتصاد هم طرح‌هایی مانند عسلویه و دیگر طرح‌های مؤثر، اجرائی شد. در سیاست خارجی هم کارهای خوبی شد، بسیاری از دولت‌هایی که در گذشته با ما قطع رابطه کرده بودند، دوباره آمدند و ارتباط برقرار کردند. روابط ما با کشورهای منطقه در شرایط مطلوبی بود؛ اما درباره اینکه شروع فعالیت‌های دولت فعلی با سیاست‌های خارجی پیوند خورده، استنباط من این است که بخشی از این تمایل، به‌دلیل ضرورت‌های سیاسی و اقتصادی بوده و بخشی هم ناشی از تخصص رئیس این دولت است. آقای روحانی، تنها رئیس‌جمهوری است که تجربه گفت‌وگوهای مهم بین‌المللی را داشته و زمانی که دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بود، در تمام گفت‌وگوهای بین‌المللی حضور پیدا می‌کرد و تابه‌حال، رئیس‌جمهوری نداشتیم که آن دوران را تجربه کرده باشد. خب، این خودش یک تجربه و تخصص خاص است. بعد هم سراغ آقای ظریف و همکاران او رفته که برای این کار ساخته شده‌اند و مسئله هسته‌ای هم مشکل اصلی پیش‌روی ما بوده. پس طبیعتا غیر از این نمی‌توانستند عمل کنند و بهترین کار هم همین بوده است. دولت قبلی هم می‌خواست این کار را انجام دهد و همان جلسات و دیدو‌بازدیدها را می‌رفت؛ اما عمدا یا سهوا کاری پیش نرفت؛ اما دولت فعلی تا حدی پیش رفته و پیش‌بینی می‌شود به نتیجه هم برسد.

 احتمال دارد آقای سید‌هادی خامنه‌ای برای انتخابات مجلس شورای اسلامی نامزد شوند؟

ابدا، به‌هیچ‌وجه. سال‌هاست چنین تصمیمی گرفته‌ام. در مجلس ششم هم به اصرار آقایان که معتقد بودند همه نیروها باید به صحنه بیایند، با کمال بی‌میلی حضور پیدا کردم. درعین‌حال اگر نوبتی هم باشد نوبت جوان‌ترهاست. دیگر سنی از ما گذشته، من الان در آستانه ورود به ٧٠ سالگی هستم. نه اینکه نسبت به کار بی‌انگیزه باشم، اما نوع کار فرق می‌کند. کار در مجلس نیاز به نشاط جسمی و روحی دارد، من الان مشغول این کار (مدیریت پژوهشکده تاریخ اسلام) هستم و اگر از ابتدا هم همین کار را راه می‌انداختم بهتر و مؤثرتر بود و پشیمانم که چرا سالیانی از عمر را صرف کارهای دیگر کردم. اگر آن سال‌ها این کار را شروع کرده بودم، الان، هم به جاهای بهتری رسیده بودیم و هم مشکلات امروز را نداشتیم؛ اما در کار سیاسی به معنای واقعی آن، ما هنوز هستیم و استعفا هم ندادیم.

 شما به‌عنوان شخصیت تأثیرگذار در جبهه اصلاحات آیا از جوان‌گرایی در مجلس حمایت می‌کنید؟
حتما، حداقل همیشه که شعارش را داده‌ایم! خب، در تمام دورانی که با انجمن‌های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم ‌وحدت) با جوان‌ها همکاری می‌کردیم، آنها مدام نوبه‌نو می‌شدند و ما همواره بوده‌ایم. معتقدم جوان‌ها با صفاتِ شادابی و طراوت و صداقت، حضور مؤثرتری در صحنه دارند؛ اما نباید فکر کنند جوان‌گرایی یعنی باید همه‌چیز را به دست جوان‌ها سپرد. تجربه و تخصص را که نمی‌شود با شعار به کسی داد. نسل‌های جدید باید وارد کار شوند؛ اما در کنار نسل‌های قبلی؛ همان‌گونه که طبیعت عمل می‌کند.

 ارزیابی شما از آخرین گردهمایی اصلاح‌طلبان در دی‌ ماه اخیر چیست؟

گردهمایی خوبی برای اظهار موجودیت بود. درواقع این جلسه برای روحیه و امیددادن به اصلاح‌طلبان و حرکت احزاب عضو و طرح برخی مباحث کلی برگزار شد و بالطبع نمی‌شد در دو، سه ساعت مباحث بیشتری را مطرح کرد.

 اگر بخواهید خودتان را نقد کنید، فکر می‌کنید در گذشته چه اشتباهات یا خطاهایی در صحنه سیاست و تصمیم‌گیری‌هایتان داشته‌اید؟

اینکه انسان درباره خودش بخواهد قضاوت کند، کمی سخت است؛ این را باید دیگران بگویند؛ اما درباره گذشته چه باید بگویم که دیگر تکرار نمی‌شود. الان احساس می‌کنم قبل از انقلاب که دیدِ ما جور دیگری بود، شاید باید به پیشنهاد آقای بهشتی بیشتر فکر می‌کردم. در سال ٥٢ در تهران سخنرانی‌هایی می‌کردم، آقای بهشتی یک‌سری فعالیت‌های پژوهشی و مطالعاتی انجام می‌داد که احساس کرده بود باید از ما هم دعوت کند. از من پرسیدند اگر شما را بین دو چیز مردد بگذارند، شما کارهای علمی/ تحقیقاتی را که ما انجام می‌دهیم، ترجیح می‌دهید یا فعالیت‌های مبارزاتی را؟ آن دوران با سرسختی جوانی گفتم، فقط فعالیت مبارزاتی و البته وضعیت قبل از انقلاب بود و طبعا مبارزه از واجبات و اولویت‌ها.

 فکر می‌کنید در وضعیت فعلی چه فعالیتی اولویت دارد؟

الان برای امثال ما که به این سن‌و‌سال رسیده‌ایم، فعالیت تحقیقاتی و اندکی حضور در صحنه سیاست، در همین حدی که هستیم، اولویت دارد؛ اما برای جوان‌ترها، کار و فعالیت سیاسی، در حدی که سهم‌شان است و اینکه کار و زندگی عادی‌شان را هم داشته باشند. در صحنه سیاست کسانی را داشته‌ایم که هم سیاست‌مدار بودند، هم درس خواندند، هم استاد شدند و هم علوم دینی می‌دانستند. نمونه‌اش هم مهندس بازرگان بود که هم مطالعات دینی داشت، و هم در مطالعات علمی استادتمامِ رشته‌اش بود، به‌نحوی‌که هیچ‌کس بالاتر از او نبود. در سیاست هم حضور دائمی داشت چه وقتی گرفتار زندان می‌شد و چه زمانی که از زندان بیرون بود.

 این روحیه با روحیه حزب‌گرایی شما متفاوت است. چون در حزب، بالاخره درگیری‌های سیاسی وجود دارد؛ اما بحث‌هایی که مطرح می‌کنید بیشتر به سمت نوعی انزوا گرایش دارد تا فعالیت گروهی سیاسی یا حزب... .

بخشی از زندگی من در اینجا به تحقیق و کارهای پژوهشی می‌گذرد و در تشکیلات سیاسی هم هستم. طبیعی است احزاب مواضعی ‌دارند و بر اساس اعتقاداتشان عمل می‌کنند. اگر خاطرتان باشد در انتخابات دوره قبل مجلس، برخی احزاب، نامه‌ای انتقادی نوشتند و همه امضا کردند که دولت وقت، آن را برنتابید؛ همان زمان از معاونت سیاسی وزارت کشور با احزاب تماس گرفتند که امضای‌تان را پس بگیرید و عده‌ای هم ظاهرا امضای‌شان را پس گرفتند. طبیعتا جواب‌ندادن به این درخواست، به‌معنای ایستادن بر همان موضع بود و ما هم جواب ندادیم و بر موضع‌مان ایستادیم؛ یعنی موضع‌گیری ما به این شکل بوده. هرجا لازم بوده حرفی بزنیم، در حد توانمان گفته‌ایم، به‌نوعی‌که پیامد حرف‌های‌مان را خودمان تحمل کنیم نه دیگران. بنابراین اهل انزوا نیستیم. در مواضعمان هم چارچوب‌ها و اصولی داریم که از اندیشه امام و آرمان‌های انقلاب گرفته‌ایم؛ یعنی اگر از تنش‌زدایی در روابط بین‌الملل دفاع می‌کنیم و موافق جنجال‌آفرینی و مواضع تنش‌زا در صحنه بین‌المللی نیستیم، از حقوق مردم فلسطین و لبنان هم دفاع می‌کنیم و حمایت از دولت سوریه را ضرورتی غیرقابل‌انکار و در مسیر منافع ملی می‌دانیم. این مواضع را هم همیشه ابراز کردیم و از لحاظ تحلیلی هم فکر می‌کنم این موضع درست است.

 در مقاله‌هایی هم که پیش‌ترها در مطبوعات می‌نوشتید، کلیدواژه‌های «سیاست اسلامی» و این‌دست اصطلاحات را به‌کار می‌بردید.

بله، در روزنامه «جهان اسلام»، صفحه‌ای به نام جهان اسلام داشتیم که این مباحث در آنجا بسیار پررنگ مطرح می‌شد. آقای جمال رهنما، پسر مرحوم شیخ‌‌مصطفی رهنما که با این مسائل آشنایی داشت، مسئول آن صفحه بود.

 نظرتان درباره تحولات و بحران‌هایی که اکنون منطقه را از سوریه و لبنان تا یمن و دیگر کشورها دربر گرفته، چیست؟ این تحولات چه تأثیری در وضعیت ایران دارد و حضور ایران در این تحولات را چطور ارزیابی می‌کنید؟

البته هرکدام اینها مسئله‌ای جداگانه است؛ اما در فرایند کلی، معتقدم ما نباید در برابر آنچه در منطقه می‌گذرد منفعل باشیم. به‌هرحال نتیجه بسیاری از این تحولات، سرنوشت ملت‌های منطقه را رقم خواهد زد. در گذشته هم رژیم شاه تلاش می‌کرد در منطقه تأثیرگذار باشد. اساسا موقعیت ایران در ژئوپلیتیک منطقه به‌گونه‌ای است که نمی‌تواند یک ناظر بی‌طرف بماند. به علاوه اینکه سابقه و اشتراکات فرهنگی و تمدنی نیز این موقعیت را تقویت می‌کند؛ بنابراین طبیعی است که به تحولات مثبت در منطقه کمک کنیم؛ اما نه اینکه مثل رئیس‌جمهور سابق، برویم سخنرانی کنیم که ما می‌خواهیم مدیریت جهانی را تغییر بدهیم. این حرف‌ها، بی‌ربط و خیالاتی است و فقط هزینه‌ها را افزایش می‌دهد. عرصه بین‌الملل عرصه خردورزی و پرهیز از هیجان‌زدگی است و همه کشورها در این حوزه برای خود منافعی تعریف کرده‌اند. اصلا مگر می‌شود امروز، انسان سرجایش بنشیند و به اطراف خود کاری نداشته باشد. اگر چنین ادعایی را هم مطرح کنیم، ادعایی پوچ است. حتی کشورهای آرامِ اسکاندیناوی هم در سطح جهان کارهایی انجام می‌دهند که شاید کسی نداند، منتها شرایطی پیش آورده‌اند که نشان می‌دهند ظاهرا در آرامش‌اند و با کسی جنگ ندارند؛ اما با جاهایی در ارتباط‌اند و دخالت‌هایی می‌کنند و حتی اسلحه تولید می‌کنند و می‌فروشند. درنتیجه ما این مواضع را صریحا در مجمع نیروهای خط امام بیان کردیم و در قالب مصاحبه و بیانیه هم منتشر می‌کنیم.

 یکی از مسائلی که بین اصلاح‌طلبان و حاکمیت پیش آمد، این بود که ارتباط و گفت‌وگو بین آنها قطع شد. شما با توجه به جایگاه و شرایطی که دارید فکر نمی‌کنید می‌توانید در گفت‌وگو و رفع برخی بی‌اعتمادی‌ها مؤثر باشید؟

من چنین وظیفه‌ای برای خودم قائل نیستم و دیگران هم چنین انتظاری از من ندارند؛ البته گفت‌وگو مفید است و شخصا با هر سازوکاری که به تقویت گفت‌وگو در سطوح مختلف کمک کند، موافقم.

نگارش در تاريخ جمعه 13 دی 1392برچسب:ارسال فاکس , اینترنت فکس, توسط داود غفاری

سلام ابتدا وارد سایت http://faxzero.com شوید :

هنگامی که  وارد وبسایت می شوید با مواردی چون 

Sender Information: اطلاعات مربوط به فرستنده می باشد که باید نام , و ایمیل تان را وارد کنید.

Receiver Information: دراین قسمت باید اطلاعات دریافت کننده را وارد کنید. (نام و شماره فکس دریافت کننده.)

در پایین صفحه می توانید نوشته خود را بنویسید و یا سندی که نیاز به ارسال دارید را به فرمت های DOC, DOCX, یا PDF ضمیمه کنید و گزینه ارسال را فشار دهید پایان.

شما مجازید  روزانه نهایت پنج فکس  ارسال صفحه کنید.

ارسال عموما به کشورهای کانادا و آمریکا می باشد

http://upload7.ir/images/61458452743266838929.jpg

سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق  هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما  نيمه شب است و چه نيازي به بوق زدن؟خوب كه بنگري در گوشه اي از خيابان سايه اي نحيف از يك زن را مي بيني ،زني كه براي قيمت فروش تنش در نيمه شب چانه مي زند.زني كه به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهي بلند مي خندد اما مشخص نيست پشت آن چهره رنگ آميزي شده هم لبخندي هست يا خير؟كسي چه مي داند شايد اين لبخندها  واقعيست ،شايد هم از سر دردمندي و استيصال است . اما چشمان بي تفاوت و عاري از شور زندگي و گاها نمناك را چطور مي توان توجيه كرد؟

فحشا در ایران نیز مانند همه کشورهای جهان رواج دارد .عوامل روی آوردن زنان به فحشا را اما می توان فقر ،اعتياد ،ازدواج اجباري،بيكاري،زياده خواهي و تنوع طلبي مردان،وجود فضاي ياس و نااميدي بين جوانان و عدم وجود امكانات براي ازدواج و تشكيل خانواده ، ازدواج مجدد مردان و طلاق  برشمرد.

عواملی که به نظر می رسد هر چه در کشور بیشتر بای می شود صدای بوق ماشین ها در شب را بلند تر و بلند تر می کند.

اما در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارش هایی نیز از آمار كاهش سن برقراری رابطه جنسی حتي میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی منتشر شده و از سوی دیگر آخرین آمار های موجود از بهزیستی نیز نشان می دهد که سن فحشا در ایران 16 سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعريف درستي ارائه شده است و نه راه حل اجتماعي شايسته اي كه از گسترش آن جلوگيري كند و همواره این مساله به عنوان یک تابوی اجتماعی پنهان شده است و آمارهای درستی از آن در دسترس نیست.

در آخرین اظهار نظر از زبان مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در سال 86 با تاكيد بر اينكه سن فحشا در ايران پايين است سن دختران فراري 9 سال و بحراني اعلام شده است.

بنا به گفته این مقام مسئول :" بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراري در شهر تهران، ميانگين سن دختران فراري 9تا 17سال است."

از سوی دیگر، دكتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال 90د اعلام کرد  که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال كاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است.
 
وی  البته این كاهش سن را مربوط به  افزایش برخی آسیب های اجنماعی نظیر افزایش طلاق ،تنوع طلبی مرد ها ،عدم امكان ازدواج ،اعتیاد ،بیكاری و .... دانست .

يک كارشناس آسيب هاي اجتماعي نیز  آمار مراكز فحشا در سطح شهر تهران را 8 هزار باند اعلام كرده است.

معيني كارشناس آسيب هاي اجتماعي، در همايش بررسي آسيب هاي اجتماعي، گفته:" طبق آمار در مدت 7 سال متوسط سن فحشا از 28 سال به زير 20 سال رسيده ودر حال حاضر كف اين سن تا 13 سالگي پايين آمده يعني در ميان نوجوانان به طور روزافزوني گسترش يافته است.".

اين كارشناس مسائل اجتماعي تصريح كرده:" بين 300 تا 600 هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل رديابي هستند و بسياري از دانش آموزان دبيرستاني اين معضل اجتماعي را به طور رسمی مي پذيرند.

در این میان سال گذشته و در جدیدترین اظهار نظر درباره سن فحشا، دكتر حبيب الله مسعودي فريد  مدير كل امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور با اشاره به كاهش متوسط سن زنان تن فروش در كشور، گفته است: در چند سال اخير سن اين زنان همواره با كاهش مواجه بوده است و در سال 89 تا 90 نيز ميانگين سني اين زنان يك سال كاهش يافته است.

به گفته وی بر اساس آمارهاي مراكز بازپروري سازمان بهزيستي 10 تا 12 درصد زنان خياباني متاهل هستند و اغلب آنان در سنين ابتداي جواني 20 تا 29 سال قرار دارند.

نکته دردناک اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است.

به گفته دکتر ابهری عضو مرکز پژوهش های دانشگاه شهید بهشتی ، حدود 67 درصد از مردان متقاضي مجرد و مابقي آنها متأهل هستند كه به دليل زياده‏ خواهي و تنوع ‏طلبي به زنان روسپی روي آورده ‏اند.

به گفته وی  بيشتر زنان روسپي نيز مجرد هستند. اما اين عمل در بين زنان متأهل نيز وجود دارد. گاهي مرد معتاد، همسرش را مجبور به اين كار مي‏كند و حتي مشتري‏ هايي را معرفي مي‏كند.

بنا بر اظهارات  مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، در موارد نادري نيز زن متأهل با اختيار كامل، چنين فعلي را انجام مي‏دهد و همسرش هم مطلع است و تشويق مي‏كند.

 هر چند تصور اين وضعيت ناگوار كه مردي زن خود را به اين عمل ترغيب كند و راضي به اين كار شود، بسيار مشكل است؛ اما در اين شرايط، مرد خانواده بي‏ غيرتي خويش را توجيه مي‏كند و به جايگزيني معيارها يا حركت معكوس در معيارها مي‏پردازد. به طور مثال مي‏گويد: «من از صبح تلاش مي‏كنم، اما درآمدم كفاف مخارج زندگي را نمي ‏دهد. همسرم نمي‏ تواند شغلي داشته باشد، اما از اين راه مي‏تواند كمك خرج خانواده باشد و…» تمام اين موارد توجيهات كودكانه است که باعث افزایش فحشا می شود.

 اما نکته مهم تر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور  تابویی اجتماعی به حساب می آید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسی ها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت.
 

ايسنا ـ در حالی که خطيب جمعه ديروز تهران از عزل و نصب های زياد دولت جديد انتقاد کرد و از عبارت درو کردن با داس در وزارتخانه ها ياد کرد، معاون اول رييس‌جمهور امروز گفت: من به زودی ليست تغييرات دولت در اين ۱۰۰ روز را در کنار تغييراتی که در همين مدت در سال ۸۴ اتفاق افتاده است منتشر خواهم کرد.

به گزارش ايسنا، اسحاق جهانگيری صبح روز (شنبه) در مراسم توديع و معارفه وزير ورزش و جوانان بدون اشاره مستقيم به سخنان روز گذشته آيت الله جنتی در نماز جمعه تهران درباره عزل و نصب های دولت جديد گفت: يکی از مسائلی که درباره دولت مطرح می‌شود اين است که چرا تا اين اندازه تغييرات در دولت وجود دارد؟ من به زودی ليست تغييرات دولت در اين ۱۰۰ روز را در کنار تغييراتی که در همين مدت در سال ۸۴ اتفاق افتاده است منتشر خواهم کرد.

اين درحالی است که آيت الله جنتی ديروز در خطبه های نماز جمعه تهران اظهار داشت: در حال حاضر با داس‌ها در وزارتخانه‌ها بچه‌های انقلابی را درو می‌کنند. الان اين را همه می‌دانند. دریک نگاه : جناب جهانگیری مثل ابنکه آقای جنتی هنوز منوجه نیستند که مردم ایران با حضور هدفمندشان در انتخابات حماسه ساز خردادماه سالجاری با رای به روحانی در اصل به تغییر رای دادند!! والا اگر قرار باشد تغییری درکار نباشد! بی هزینه آقای جلیلی رییس جمهور می شدند و نیازی به این همه ... نبود!

1) تازه گله های زیادی وجود دارد که چرا اینقدر در تغییر نیروهای دولت قبلی که کشور را تا سراشیبی سقوط پیش بردند اینقدر مماشات می شود !

2) شما به فضل الهی و با هدف بهبود شرایط ملت که سخت در عذابند ( لطمات سنگینی را تا کنون متحمل شده اند) بایستی هر چه زودتر تغییرات مد نظر ملت را انجام دهید. چرا که این ملت شریف و زجر کشیده ایران بیش از اینها مستحق تغییرند و با همین امید به دولت تدبیر و امید روی خوش نشان دادند! 3

) راستی این بزرگوار چرا در زمان دولت خودش (دولت احمدی نژاد) چنین افاضاتی نمی فرمودند! ای کاش دولت مهرورز ایشان فقط با داس در وزارتخانه ها درو می کرد نه اینکه ... !!

4) جناب جهانگیری وقت شریف دولت را صرف تهیه لیست نفرمایید...!!

رسانه ملی در نقل یکی از اخبار پایگاه اطلاع رسانی دولت مرتکب اشتباه معنی دار و عجیبی شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، روز چهارشنبه(اول آبان) یک خبر در خروجی پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر شد که در آن به لغو مصوبه موسوم به "مهرآفرین" اشاره شده بود.
بخش دیگری از خبر منتشر شده پایگاه اطلاع رسانی دولت به بندهای دیگری از مصوبه مذکور که از سوی معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شده است اشاره دارد که مربوط به انجام و اجرای استخدام در دستگاه های دولتی و اجرایی بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه، قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون بودجه 1392 مصوب مجلس شورای اسلامی است.
اما رسانه ملی در اقدامی قابل تامل و عجیب- که انتظار آن نمی رفت- در بخش های مختلف خبری و در میان عناوین گوناگونی که از این خبر انتخاب کرده بود تلاش نمود تا چنین وانمود کند که مصوبه مذکور در جلسه امروز دولت به تصویب رسیده و اعلام شده است در حالی که چنین موضوعی نادرست بوده و از اساس کذب است.
به نظر می رسد اشتباه فاحش بخش خبر صدا و سیما در این اقدام غیرحرفه ای اول به دلیل عدم رعایت اصول حرفه ای و خبری در نقل خبر از منبع اصلی-یعنی پایگاه اطلاع رسانی دولت- است.
منشا دوم اشتباه صداوسیما؛ برداشت نادرست از همزمانی انتشار این خبر در خروجی پایگاه اطلاع رسانی دولت و برگزاری جلسه هیئت وزیران در روز چهارشنبه است در حالیکه انتشار مصوبات و تصمیمات هیئت وزیران یک رویه معمول و همیشگی و مستمر بوده و اصحاب رسانه و مدیران کشور و همچنین کاربران عادی پایگاه اطلاع رسانی دولت با آن آشنا هستند. به بیان دیگر این مصوبه چند روز قبل از سوی معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شده و زمان بندی انتشار و اطلاع رسانی درباره آن بر اساس کنداکتور پایگاه اطلاع رسانی دولت در اول آبان ماه انجام شده است.
همچنین باید این نکته به استحضار مخاطبان گرامی رسانده شود که مصوبه مهرآفرین در پی اشکالات متعددی که از سوی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی به دولت اعلام شد؛ ملغی شده است.
در عین حال دولت تدبیر و امید پس از لغو مصوبه مهرآفرین-بنا به دلایلی که گفته شد- دستگاه های اجرایی و استانداری ها را مکلف کرد تا فرآیند استخدام و جذب نیروی انسانی خود را بر اساس نیازهای خود و در چارچوب قانون برنامه پنجم توسعه و قانون مدیریت خدمات کشوری دنبال کنند.
از سوی دیگر خطای رخ داده در پوشش خبر مذکور ممکن است این بدبینی را نیز به مخاطبان القا کند که دولت در شب عید، مصوبه ای بر خلاف انتظار و منافع مردم داشته است دز حالیکه مرور بندهای مختلف این مصوبه نشان می دهد که دولت علاوه بر رعایت قانون و تذکر مجلس برای لغو مصوبه مهرآفرین ، دستگاه های اجرایی را به پیگیری و پاسخ به مطالبات و انتظارات مردم درباره موضوع استخدام درچارچوب قوانین موضوعه کشور مکلف کرده است.

این عضو جامعه ی مدرسین حوزه علمیه ی قم سال 84 فردای انتخاب شدن احمدی نژاد در مقابل هاشمی رفسنجانی، گفت: مردم با انتخاب خود نشان دادند که برای آن ها دین و ارزش ها حرف اول را می زند و هنوز این مقوله، تعیین کننده ی سرنوشت است. مردم در مرحله ی اول و دوم انتخابات نشان دادند که ارزش های بیهوده ی غرب در نزد آن ها جایگاهی ندارد. رییس جمهور آینده، مهم ترین اولویتش گشودن گره از کار مردم و حل مشکلات آن ها در سایه ی دین است.

 احمد خاتمی دوشنبه 29 مهر 92 گفت: «آقایی می آید، هشت سال حکومت می کند و می رود، اما این آرزو به دل آدم می ماند که یک بار بگوید، ببخشید، آنجا اشتباه کردم». این در حالی است که خود ایشان به خاطر دعوت به حمایت از محمود احمدی نژاد در انتخابات، در عملکرد او شریک بوده و در صورت انتظار از احمدی نژاد برای عذرخواهی، خود نیز یک عذرخواهی به مردم بدهکار است.

به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، این عضو جامعه ی مدرسین حوزه علمیه ی قم سال 84 فردای انتخاب شدن احمدی نژاد در مقابل هاشمی رفسنجانی، گفت: مردم با انتخاب خود نشان دادند که برای آن ها دین و ارزش ها حرف اول را می زند و هنوز این مقوله، تعیین کننده ی سرنوشت است. مردم در مرحله ی اول و دوم انتخابات نشان دادند که ارزش های بیهوده ی غرب در نزد آن ها جایگاهی ندارد. رییس جمهور آینده، مهم ترین اولویتش گشودن گره از کار مردم و حل مشکلات آن ها در سایه ی دین است.

بعد از گذشت 4 سال، یعنی در انتخابات سال 88 برخی اعضای جامعه ی مدرسین از محمود احمدی نژاد حمایت کردند که این به معنی حمایت از آن 4 سال و دعوت از مخاطب برای رای به انتخاب مجدد احمدی نژاد برای ریاست بر دولت تا سال 92 بود.

اما از سال آخر به تدریج انتقادهایی شنیده شد، از جمله درباره ی همان «دین و ارزشها» که سیداحمد خاتمی انتخاب احمدی نژاد را دلیل توجه به آن می دانست. او در سال 91 با اشاره به صحبت های آن زمان احمدی نژاد در باره ی فردوسی گفت: گفتن اینکه شاهنامه تفسیری از قرآن کریم است، نشان دهنده نبود آشنایی با قرآن و شاهنامه است. ایران منهای اسلام افتخار نیست. 33 سال دین این کشور را اداره کرده و کسانی که امروز تریبون دارند مراقب صحبت های خود باشند.

هر چند این گلایه ها باعث نشد که در انتخابات 92 راهی متفاوت در پیش گرفته شود؛ سیداحمد خاتمی پیش از انتخابات خرداد 92 منتقد حسن روحانی، کاندیدای پیروز انتخابات بود و در یک سخنرانی گفت: «به فضل خدا در روز 24 خرداد شاهد حضور حداکثری در پای صندوق های رای خواهیم بود و اگر شما مردم عزیز به «جریان ارزشی» رای بدهید جریانی که گفتمانش، گفتمان انقلاب اسلامی است، خواهید دید که بعد از انتخابات غرب عقب نشینی خواهد کرد». وی با انتقاد از سخنان یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری [یعنی حسن روحانی] که گفته بود درست است که انرژی هسته ای حق مسلم مردم است اما زندگی کردن و مرفه زندگی کردن نیز حق مسلم مردم است، افزود: چه کسی گفته که زندگی کردن حق مسلم ما نیست یعنی واقعا نظام نمی خواهد مردم زندگی کنند و این یک شعار اغواگرایانه است.

اما پس از شکست سعید جلیلی و پیروزی حسن روحانی، در تیرماه دوباره زبان به گلایه گشود که :ما از دولت محمود احمدی نژاد انتظار همراهی بیشتری با ولایت داشتیم. یکی از نقاط ضعف این دولت، دلبستگی به یک فرد خاص [مشایی] بود و همه ی خوبی ها را فدای یک نفر کرد.

سید احمد خاتمی، امام جمعه ی موقت تهران امروز در پندی اخلاقی به درستی می گوید: «عذرخواهی های صادقانه و صمیمانه عنصر بسیار کمیابی در کشور ما است. آقایی می آید، هشت سال حکومت می کند و می رود، اما این آرزو به دل آدم می ماند که یک بار بگوید، ببخشید، آنجا اشتباه کردم». اما این سید آیا تصور نمی کند که اگر احمدی نژاد به دلیل ناتوانی در برآورده کردن شعارهایش باید مواخذه شود یا عذرخواهی کند، کسانی از جمله او نیز باید پاسخگوی معرفی احمدی نژاد به رای دهندگان و جامعه باشند؟

علم الهدی روز گذشته در دیدار با کادر مجموعه سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی در دفتر خود گفت: ما علما در جمهوری اسلامی ایران دلواپس هستیم.و شما بسیجیان علاوه بر این دلواپسی آرمان گرا نیز هستید و این بسیار برای اسلام ارزشمند است.
... علم الهدی در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص شرایط اصولگرایان پس از انتخابات گفت: اینکه در انتخابات فکر کنید اصولگرایان شکست خورده اند را من اصلا قبول ندارم در حال حاضر سه ماه است که دولت یازدهم مستقر شده و تمام تلاش خود را در حساس ترین نقطه کشور یعنی خراسان رضوی جهت تشکیل شورایی برای خود انجام داده اند؛ اما موفق نشده این یعنی ما اصولگرایان هنوز قدرت داریم.
 
آیت الله علم الهدی ادامه داد: تا به همین امروز دولت یازدهم شش نفر را در مشهد مقدس جهت تصدی پست استانداری تا مرز حکم دادن جلو برده است؛ اما نتوانسته از این میان شخصی را بر این مسند بنشاند مشخص است که اصولگرایی هنوز شکست نخورده است این عملیات روانی است که اصلاح طلبان راه انداخته اند تا اصولگرایان را منزوی کنند.
 
وی به میزان پایین رای دولت روحانی اشاره کرد و گفت: دولتی که سر کار آمده 3.49 درصد رای مردم را با خود ندارد و این تقریبا یعنی نصف آرای ملت ایران اگر تنفیذ رهبری نبود این دولت قدم از قدم نمی توانست بردارد و اینکه ما بگوییم در مجموع نفوذ قدرت را در کشور باید نگاه کنیم این خیلی معیار نیست.
 
امام جمعه مشهد به تفکرات روحانی به عنوان شخصی که دوستدار رهبری است نگاه کرد و افزود: رئیس جمهوری اسلامی ایران از تبار اصلاح طلبان نیست گرچه در برابر تصمیم گیری های آنها نیز سفت و محکم مقابله نمی کند؛ اما از جنس خاتمی و مبانی فکری او نیز نمی باشد در حال حاضر روحانی در خصوص تصمیم گیری های مهم خود هیچ شخصی را به اندازه رهبری قبول ندارد.
 
90 درصد از کسانی که به جلیلی رای دادند در حقیقت به گفتمان انقلاب رای دادند 
آیت الله علم الهدی به کاندیدایی ریاست جمهوری دوره یازدهم اشاره کرد و افزود: جلیلی کاندیدایی بود که تقریبا 90 درصد از آرای خود را به دلیل گفتمان انقلابش به دست آورد؛ اما دیگر کاندیدای دور یازدهم در مسئله مدیریتی و اداره کشور آرا را به خود اختصاص دادند.
 
وی به فرموده مقام معظم رهبری به جلیلی اشاره کرد و بیان داشت: مقام معظم رهبری به جلیلی پس از چهار میلیون رایی که کسب کرد گفتند: «این چهار میلیون نشانگر وجود یک جوهره در این جامعه است».
 
عضو خبرگان رهبری در مجلس ادامه داد: اکثر افرادی که به جلیلی رای دادند دانشجویان طلبه ها و اکثرا جوان و پرانرژی بودند این چهار میلیون جوهره انقلاب هستند و ما باید آنها را منسجم تا دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری حفظ کنیم این چهار میلیون همان افرادی هستند که اگر الان جنگ میان ایران و آمریکا شکل بگیرد در میدان جنگ خط مقدم و عقبه آن خدمت خواهند کرد.
 
آیت الله علم الهدی با اشاره به اینکه جریانی که روی کار آمده جریان ما نیست، گفت: درست است که اصلاح طلبان اکنون امور را تا حدودی در دست گرفته اند؛ اما وظیفه ما غصه خوردن و به گردن گرفتن نیست با وجود گذشت سه ماه از استقرار دولت جدید اما تورم هنوز سرجایش است و تکان نخورده و مرغ نیز به کیلویی 7000 تومان رسیده اگر دولت اصولگرا الان بر سر کار بود آنها چگونه رفتار می کردند ما نیز باید از دولت دلیل این ناتوانی را مطالبه کنیم.
 
وی در ادامه تحریم های موجود در کشور را نتیجه عدم مدیریت داخلی دانست نه فشار آمریکا و بیان داشت: آنچه که امروز اقتصاد ما را این چنین دچار بحران کرده است عملکرد ضعیف احمدی نژاد در شش ماه آخر دوران ریاست جمهوری اش بود.
دریک نگاه :
آقای علم الهدی گفتید که :
**در حال حاضر سه ماه است که دولت یازدهم مستقر شده و تمام تلاش خود را در حساس ترین نقطه کشور یعنی خراسان رضوی جهت تشکیل شورایی برای خود انجام داده اند؛ اما موفق نشده این یعنی ما اصولگرایان هنوز قدرت داریم.!!!
یعنی شما همانطور که اذعان می فرمایید نمی گذارید دولت اقداماتش را بر اساس سیاست تدبیر انجام دهد چون امید مردم برایتان مهم نیست!! اخوب ماشاالله به قدرت شما!!

** به میزان پایین رای دولت روحانی اشاره کردید و گفتید: دولتی که سر کار آمده 3.49 درصد رای مردم را با خود ندارد و این تقریبا یعنی نصف آرای ملت ایران!! یعنی نصف مردمی که رای نداده اند! حتما به کاندیدای مورد حمایت شما ؛ آقای جلیلی رای داده اند. یاللعجب!!

** حضرت علم الهدی ! در جای دیگر گفتید: اکثر افرادی که به جلیلی رای دادند دانشجویان طلبه ها و اکثرا جوان و پرانرژی بودند این چهار میلیون جوهره انقلاب هستند و ما باید آنها را منسجم تا دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری حفظ کنیم این چهار میلیون همان افرادی هستند که اگر الان جنگ میان ایران و آمریکا شکل بگیرد در میدان جنگ خط مقدم و عقبه آن خدمت خواهند کرد. «دست شما درد نکند یار احمدی نژاد حتی تا آن روز های آخر !! »
یعنی حقیر و خیلی از دوستان و هم رزم هایم که بیشتر دوران جوانی خود را در جبهه های جنگ گذرانده ایم و به کاندیدای شما رای نداده ایم همه همه جوهره انقلاب نداریم!!
** و... و ... و ... !!
** کوتاه سخن اینکه خدایا همه آنهایی که ما را فتنه گر و وابسته به این و آن و ... معرفی می کنند و به راحتی خوردن یک جرعه آب به همه بزرگان و السابقون و نیروهای خط امامی ؛ اصلاح طلبان نیک سرشت و آزادیخواهان میهن پرست و ... این مرز بوم که در بزنگاه ها برای حفظ عظمت آیین مردم و عزت کشور عزیزمان ایران همیشه و در همه حال در صحنه حاضر بوده و هزینه های فراونی را نیز از بدو انقلاب تا کنون متحمل شده اند! و هر انگی که دلشان بخواهد می زنند به خودت واگذار می کنیم !!
به قول فرزند گرامی شهید همت: امروزه متاسفانه تفکری قدرت پیدا کرده که به هموطنانش هم به دیده دشمن خونی می نگرد و در برابر کوچکترین انتقادی صحبت از بگیر و ببند و سرکوب می کند . صاحبان همین تفکر که اکثریت قریب به اتفاقشان سبقه انقلابی و ایثارگری مشخصی ندارند ، به یاران قدیمی انقلاب و دفاع مقدس ، با کوچکترین انتقادی انگ "ضد انقلاب" زدند و می زنند و زمینه زندانی شدن برخی از آن ها را فراهم کردند . حال در نظر بگیرید وقتی با السابقون چنین برخوردی می کنند با دیگران چه ها می کنند .. البته خوشبختانه در انتخابات اخیر قدرت این جریان کاهش پیدا کرد و این جای امیدواری دارد .

 

نگارش در تاريخ دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:افتادگی پلک, پوست اطراف چشم, توسط داود غفاری

چشم هایتان هم باید ورزش کنند تا از تنبلی آنها جلوگیری به عمل آید.مانند تمام اعضای بدن که به تحرک نیاز دارند

http://upload7.ir/images/68661815029192994133.jpg

 

پوست اطراف چشم نازک ترین و شکننده ترین پوست در تمام سطح بدن است و با توجه به این که هنگام صحبت کردن با دیگران، چشم ها کانون توجه محسوب می شوند، چین و چروک های اطراف آن به عنوان بزرگ ترین علت پیری چهره شناخته شده اند. کیست های زیر چشمی نیز صدمه زیادی به چهره فرد وارد می کند و باعث ایجاد قیافه ای آشفته و پریشان می شود. ورزش های مخصوص چشم می تواند کمک زیادی به چشم های پف آلود کند.  افتادگی پلک  ها نیز با تمرین های مؤثر و ورزش های ضد پیری چشم، تا حد زیادی برطرف می شود.

● تمرین شماره ۱

دو طرف سر خود را در قسمت گیجگاه – به آرامی با دو انگشت فشار دهید تا عضلات آن کشیده شوند و در همین حال، مرتبا چشم ها را باز و بسته کنید. این کار را ۵ بار تکرار کنید.

 

● تمرین شماره ۲
در حالی که چشم هایتان بسته و آرام است، به صورت قائم بنشینید. همان طور که  پلک  چشم ها در تمام طول مدت ورزش بسته است، اول به پایین نگاه کرده و بعد تا جایی که ممکن است به بالا نگاه کنید. این حرکت را ۱۰ بار انجام دهید.

 

● تمرین شماره ۳
با چشم های بسته و آرام، راست بنشینید. همان طور که چشم ها را در تمام طول تمرین بسته نگه داشته اید، ابروها را تا جایی که می توانید، بالا ببرید و  پلک  چشم ها را تا حد ممکن به سمت پایین بکشید. در همین حالت بمانید و تا ۵ بشمارید. استراحت کنید و این ورزش را ۵ بار تکرار کنید.

 

● تمرین شماره ۴
با چشم های باز و آرام، به صورت راست بنشینید.  پلک  بالای چشم ها را تا نیمه ببندید و در همین حال، ابروهایتان را به سمت بالا ببرید. بعد چشم ها را کاملا باز کنید تا سفیدی چشم ها در قسمت بالایی عنبیه دیده شود.

 

● تمرین شماره ۵
مثل سه حرکت قبلی، راست بنشینید و در حالی که چشم هایتان باز است، سرتان را صاف نگه دارید. همان طور که سرتان را مستقیم نگه داشته اید، اول به بالا و بعد به پایین نگاه کنید. این حرکت را ۱۰بار تکرار کنید. حالا بدن و سرتان را در حالت قبلی حفظ کنید و این بار، به چپ و راست نگاه کنید. این حرکت را نیز ۱۰ بار انجام دهید. 

:: موضوعات مرتبط: درمان افتادگی پلک بدون عمل جراحی
:: برچسب‌ها: افتادگی پلک, پوست اطراف چشم

 
دکتر صادق زیبا کلام* - طلب مرگ برای هیچ انسانی زیبنده نیست. چون حیات را حضرت باریتعالی اعطا نموده و اوست که می‌تواند آنرا پس گیرد. اما انسان می‌تواند خشم و غضب‌های برخی را در طلب مرگ برای آقای هاشمی رفسنجانی درک نماید. در واقع طلب مرگ برای هاشمی ضمن آنکه غیظ و غضب آنان را از ایشان نشان می‌دهد، در عین حال حکایت از استیصال آنان در مصافشان با آقای هاشمی هم می‌نماید.

اتفاقا اگر احساس می‌کردند که در رقابت و مبارزه‌شان با آقای هاشمی دست بالا را دارند، این‌چنین برای او آرزو نمی‌کردند. نفس اینکه آنان رسیده‌اند به نقطه‌ای که دیگر دارند آرزوی مرگ هاشمی را می‌کنند، دقیقا به معنای اوج ناامیدی از ایشان است. آنان از تیرماه 1384 به این سو و بالاخص از 22 خرداد 88 به بعد هر چه داشتند علیه آقای هاشمی به کار گرفتند.

هر تهمت، افترا، اکاذیب، توهین و بی‌احترامی که می‌توانستند نسبت به ایشان دریغ نورزیدند. ایشان و خانواده‌شان را متهم به اشرافیگری کردند؛ حتی بخش‌هایی از تاریخ را تحریف کردند که به ایشان به زعم خودشان ضربه بزنند.پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ را بر گردن ایشان انداختند. اما با وجود همه اینها و با وجود چهارسال هجمه بی وقفه و نسبت دادن هر چه که به ذهنشان می‌رسید به آقای هاشمی، ایشان توانست آن منزلت چشمگیر را در انتخابات 24خرداد به دست آورد و نامزد موردنظرش را با قریب 19 میلیون رای رئیس‌جمهور نماید. اما این تنها مشکل راست افراطی نبود.

مشکل اساسی تر که باعث شده تا از یکسو برای آقای هاشمی طلب مرگ کنند و از سویی دیگر او را پدرخوانده جریان انحرافی و اسفندیار رحیم مشایی دولت آقای روحانی بدانند، این است که هاشمی با دست خالی توانست بر آنان غلبه پیدا کند.

مشکل دیگر راست افراطی آنست که می‌بیند دولت روحانی عملا دارد طابق النعل بالنعل در جهت اندیشه‌ها و آرمان‌های هاشمی حرکت می‌کند. هاشمی رفسنجانی بود که خواهان تنش‌زدایی با جهان وهمچنین آمریکا شده بود. در حالی که افراطی‌ها در مخالفت با هاشمی یکبار دیگر ظرف چند هفته گذشته آقای هاشمی را در معرض توهین‌ها و بی حرمتی‌ها قرار داد، اما در عمل روحانی دارد آرام ‌آرام و بی‌سر و صدا در همان مسیر مورد نظر هاشمی حرکت می‌کند.

راست افراطی فعلا ترجیح می‌دهد و تا حدودی شاید مجبور است علیه روحانی موضع‌گیری نکرده و فقط کفشش را بر اتومبیل وی بکوبد. اما در مقابل تلافی تنش‌زدایی روحانی را دارد بر سرهاشمی می‌آورد.

انصافا این افتخار هاشمی است که سیبل گفتمان تدبیر وتعقل شود و همه حملات متوجه وی شود اما مسیر تدبیر و تعقل، مسیر اعتدال و میانه‌روی کشور را از بحران نجات دهد.اشکال اساسی آن است که افراطی ‌ها فکر می‌کند که مشکل در هاشمی رفسنجانی است و اگر او به تیر غیب دچار شود و از صفحه روزگار محو شود، همای بخت و اقبال و سعادت مجددا بر دوش آنها خواهد نشست.

افراطیون نمی‌دانند که چه شخص هاشمی باشد، چه نباشد، سیاست‌های افراطی، رادیکال، تند و غیرمسئولانه آنان ما را در وضعیتی قرار داده که به جز پیمودن مسیری که هاشمی سال‌هاست آن را نشان می‌دهد، چاره دیگری برایمان نمانده است.منبع: آرمان

در این رابطه بخوانید:

نگارش در تاريخ یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:آموزش وپرورش,دکتر توفیقی ,فتنه 88, توسط داود غفاری

به گزارش قدس انلاین بنظر می رسد جو ایجاد شده در خصوص دکتر توفیقی در مجلس باعث شده دولت با تغییر نام شرایط را برای گرفتن رای اعتماد سه وزیر باقی مانده راحت تر نماید و حالا باید دید نمایندگان چه دیدگاهی نسبت به سه چهره نهایی معرفی شده خواهند داشت.
*توفیقی نقش جاده صافکن را به خوبی ایفا کرد

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: نمایندگان سؤالات جدی از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش دارند که باید آقای فانی به آنها پاسخ دهد.
عبدالوحید فیاضی با اشاره به معرفی 3 وزیر باقیمانده دولت یازدهم به مجلس شورای اسلامی یادآور شد: امروز کمیسیون آموزش با آقای فانی جلسه‌ای خواهد داشت که طی آن مباحث نمایندگان با وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در میان گذاشته می‌شود.
وی اضافه کرد: اعضای کمیسیون آموزش روز سه‌شنبه نیز با آقای فرجی‌دانا وزیر پیشنهادی علوم جلسه خواهند داشت.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه علی‌ اصغر فانی در جلسه امروز بایستی توانمندی‌های خود را برای وکلای ملت تشریح کند، تصریح کرد: سؤالات جدی درباره آقای فانی وجود دارد که وی باید به آنها پاسخ دهد.
فیاضی در واکنش به عدم معرفی جعفر توفیقی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم گفت: همانطور که پیش از این گفته شد آقای توفیقی جاده صافکن بودند و به خوبی نیز این نقش را ایفا کردند که البته این موضوع زرنگی  بود.

«« دم آقای روحانی و دکتر توفیقی عزیز و گرامی گرم- روحانی مچکریم توفیقی مچکریم!»»


* نظر مجلس 50-50 است:

یک عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت که این فراکسیون سه وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و ورزش و جوانان را برای بررسی برنامه‌هایشان به جلسه فراکسیون دعوت خواهد کرد.
فاطمه آلیا با ابراز خرسندی از عدم معرفی جعفر توفیقی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری اظهار کرد: برنامه‌ها و مواضع فرد جدیدی که از سوی رییس جمهور به عنوان وزیر به عنوان یشنهادی علوم معرفی شده باید مورد بررسی قرار گیرد.
آلیا با بیان اینکه نظر مجلس در مورد وزرای پیشنهادی آموزش و پرورش و ورزش و جوانان 50-50 است، گفت: آموزش و پرورش وزارتخانه‌ای کلیدی و حساس است لذا مجلس انتظار فردی قوی‌تری را داشت البته شاید آقای فانی و معاونین ایشان بتوانند در مهلت یک هفته‌ای تا زمان بررسی صلاحیت‌ها نظر نمایندگان را دراین باره تامین کنند.
وی در مورد معرفی صالحی امیری به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان نیز یادآور شد: در مورد ایشان هم یک سری اطلاعاتی در مجلس منتشر شده و بعضا ابهاماتی در مورد مواضع ایشان در فتنه 88 وجود دارد که اگر ایشان در نشست‌ها نمایندگان را اقناع کنند شاید در رای‌شان موثر باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: که رای‌آوری سه وزیر پیشنهادی رییس جمهور به نشست‌ها و گفت‌وگو‌های آنها در جلساتشان با نمایندگان بستگی دارد.
*دولت اشتباه کرد

عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت تغییر مدام نامزدهای وزارت علوم را نمایانگر عدم ثبات تصمیم گیری در دولت برای انتخاب وزیر علوم خواند و گفت: دولت در عدم معرفی توفیقی اشتباه کرد، مجموعه گروه های سیاسی ذی نفوذ برای معرفی نامزدهایشان تلاش کردند.
اسماعیل جلیلی با انتقاد از تغییر گزینه دولت برای تصدی وزارت علوم تحقیقات و فنوری ومعرفی فرجی دانا بجای توفیقی گفت: تغییر مدام نامزدهای وزارت علوم بیانگر عدم ثبات تصمیم گیری در دولت برای انتخاب وزیر مناسب است.
نماینده مردم مسجدسلیمان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: علی رغم اینکه توفیقی از گزینه‌های ابتدایی برای تصدی وزارت علوم بود، ولی میلی منفرد در ابتدا از سوی دولت برای تصدی این وزارتخانه معرفی شد که این گزینه با توجه به عدم تسلط در حوزه سیاسی و عدم همکاری جامع با بخش های دانشگاهی رای اعتماد مجلس را بدست نیاورد.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه ادامه داد: توفیقی هم در ابتدای ورود مشکلاتی داشت و جو سیاسی مجلس برای رای اعتماد به وی مناسب نبود.
جلیلی اظهار داشت: اما به مرور با تعاملات ایشان و صداقتی که در گفتارشان در پاسخ به شبهات وجود داشت جو مجلس بهبود یافت، علاو بر این جایگاه علمی توفیقی در میان دانشگاهیان نیز در تغییر جو سیاسی مجلس نسبت به وی تاثیرگذار بود به طوری که در روزهای قبل از تعطیلات مجلس توفیقی توان کسب اکثریت آراء برای جلسه رای اعتماد را داشت.
عضو هیات رئیسه فراکسیون رهروان ولایت تصریح کرد: متاسفانه در روز معرفی وزیران پیشنهادی توفیقی کنار گذاشته شد و فرجی دانا جهت جلب رای اعتماد به مجلس معرفی گردید.
وی ادامه داد: مجلس هفتم قضاوت هایی را نسبت به ایشان داشته که این قضاوت ها می تواند به مجلس نهم تصری پیدا کند و تصمیم گیری را برای رای اعتماد به وزیر پیشنهادی مشکل کند.
جلیلی با تاکید بر اینکه دولت بر عدم معرفی توفیقی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم اشتباه کرد، اظهار داشت: مجموعه گروه های سیاسی ذینفوذ در دولت برای معرفی نامزدهایشان تلاش می کنند که قطعا وزارت علوم و نامزدهای این پست نیز از فشار گروه های ذینفوذ مستثنی نیستند.
*فانی شانس بالایی در کسب رای اعتماد دارد

عضو هیات رئیسه مجلس با بیان اینکه نباید درباره اخذ رای اعتماد وزرای پیشنهادی پیش داوری کرد، گفت: فانی شانس بالایی در کسب رای اعتماد دارد.
سید شریف حسینی ، درباره وزرای پیشنهادی ورزش وجوانان، آموزش وپرورش و علوم، تحقیقات و فناوری، گفت: طبق اصل 135 قانون اساسی ریئس جمهور حق دارد برای وزارتخانه هایی که چه به دلیل عدم رای اعتماد و چه استعفا وزیر نداشته، تا 3 ماه سرپرست انتخاب کند.
نماینده مردم اهواز و باوی در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: رئیس جمهور در حال حاضر بعد از 2 ماه و 2 روز فانی را به عنوان وزیر آموزش و پرورش، صالحی امیری را برای وزارتخانه ورزش و جوانان و فرجی دانا را به عنوان وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات وفناوری معرفی کرده که طبق ماده 206 آیین نامه داخلی مجلس، یک هفته مجلس فرصت دارد تا درباره وزرا تحقیق کرده و برنامه های آنها را ارزیابی کند.
وی افزود: وزرا در این یک هفته با ارایه برنامه‌های خود به سوالات نمایندگان پاسخ داده و ابهامات را برطرف می کنند، اما بعد ازاین مدت یکشنبه هفته آینده ( 5 آبان) با حضوررئیس جمهور جلسه رای اعتماد برگزار می‌شود.
حسینی تصریح کرد: وزیری که آرای لازم را از مجلس کسب کند می‌تواند در وزارتخانه موردنظر فعالیت خود را آغاز کند، این درحالی است که اگر وزیری موفق به اخذ رای اعتماد نشود، طبق قانون رئیس جمهور می‌تواند برای 3 ماه دیگر سرپرست انتخاب کند.
این نماینده مردم در مجلس نهم، درباره نگاه مجلس به وزرای پیشنهادی، گفت: اگر بخواهیم دراین باره صحبت کنیم به نوعی پیشداوری کردیم، باید دید وزرا چگونه ازبرنامه های خود دفاع می کنند، چراکه مجلس نهم حزبی فعالیت نکرده و بر اساس سوابق اجرایی افراد تصمیم گیری می کند.
عضوهیات رئیسه مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: با توجه به نشست‌های برگزار شده فانی شانس بالایی در کسب رای اعتماد از مجلس دارد، صالحی امیری در این یک هفته باید تلاش بیشتری کند، اما درباره فرجی دانا نمی توان اظهارنظر کرد زیرا سوابق وی هنوز مشخص نیست و ما مطالعه‌ای دراین باره نداشتیم.

دریک نگاه:

**بابا از این کلمه چندش آور فتنه 88 دیگه خسته شدیم بسه دیگه !

** ای کاش فانی هم کمی این جاده کج و معوج آموزش وپرورش را صاف می کرد !

این نوشتار در گلایه دلسوزانه یکی از بازدیدکنندگان وبسایت آموزش و پرورش ایران و جهان که در ذیل مطلب     "" تهدید به اخراج 5 استقبال‌ کننده از روحانی! پر رویی هم حدی دارد!!""  کامنت گذاشته شده است به رشته تحریر درآمده که در ادامه می خوانید: 

1) فرهنگیان به معنای عام کلمه نقش بی بدیلی در خلق همه ی حماسه ها از بدو انقلاب تا کنون را بر عهده داشته اند؛ بویژه در حماسه عظیم و پرشور اخیر ملت بزرگ ایران با انتخاب دکتر حسن روحانی! که با تدبیر و دور اندیشی و با «امید» فراوان به «تغییر» رای دادند !! «به تغییر در شیوه مدیریت غلط و من در آوردی در حوزه های مختلف چون: آموزش و پرورش ؛ اقتصاد، سیاست و دیپلماسی؛ فرهنگ و هنر و ...و... و... »
2) زمانی که ایشان به عنوان سرپرست معرفی شدند آنهم بلافاصله پس عدم رای اعتماد به مدیر توانمند جناب آقای دکتر نجفی توسط مجلسیان!، بارقه ای از امید در دل بسیاری از فرهنگیان ، معلمان و کارکنان ستادی و اداری در سطح کشور به ویژه کلیه همکارانی که در دولت کریمه احمدی نژاد مورد غضب و بی مهری و حتی ظلم واقع شده بودند به سرعت ایجاد گردید .

r1.jpg

 همه آنهایی را که به نحوی در خلق این حماسه ملی و در نهایت در روی کار آمدن ... و امثالهم  نقش داشتند و طی 8 سال گذشته و بویژه از سال 88 به بعد بهای سنگین حمایت از حریت و آزادگی را با همه وجود پرداختند را تا این لحظه حداقل تا این لحظه متاسفانه نادیده انگاشته شده اند!!

3) جناب فانی پس از نشستن بر صندلی سرپرستی وزارت آموزش و پرورش این موجی را که در رساندن ایشان به این موقعیت نقش داشتند را تقریبا به فراموشی سپردند! اولین ابلاغ را به کسانی دادند و کسانی را طرف مشورت خود قرار دادند که عموما نه اینکه در دولت قبلی حتی بیطرف نبودند! بلکه دارای پست های بالایی در وزارت آقایان فرشیدی ؛ علی احمدی و حاج بابایی بودند!! البته جز چند انتصاب محدود!! در این رابطه شما را به این مطلب آقای فانی دست مریزاد! ارجاع می دهم .
4) سرپرستان در وزارتخانه ها و در جایگاه خود دارای اختیارات بالایی اند. در دولت احمدی نژاد گاها حتی بیشتر از وزراء از این اختیارات بهره جسته می شد! و این بزرگواران دست به تغییرات گسترده در حوزه وزارت متبوعشان تا  انتخاب و آمدن وزیر می زذند! نمی دانیم چرا جناب فانی از این اختیارات تاکنون درحد محدودی استفاده کرده اند و اگر نگاهی هر چند گذرا در حوزه آموزش و پرورش داشته باشید؛ مشاهده خواهید کرد که تقریبا همه مدیران حوزه ستادی و اجرایی استانها و ادرات تابع همان افراد دولت قبلی اند. و اینان با جرأتی بیش از زمان احمدی نژاد به برخوردهایشان با نیروهای فرهیخته ؛ اصلاح طلب و آزاده در آموزش و پرورش  ادامه می دهند! و گویا هنوز از خواب بیدار نشده اند!
آری چه مساله ای باعث شده تا چنین رفتارهایی با شدتی بیش از گذشته به حیات خود ادامه دهند! آیا نه این است که جناب فانی نخواسته اند از اختیارات کامل و قانونی خود برای برکناری اینان استفاده فرمایند! 
5) آقای دکتر فانی ؛ فانی نشوید! فانی باقی بمانید!
در پاسخ به سئوالی که از جنابعالی پرسیده شد که: « در دوران سرپرستی‌تان فقط دو معاون را عوض کردید. اگر وزیر هم شوید این موضوع ادامه پیدا می‌کند یا این یک سیاست کاری در زمان سرپرستی شما بود؟»
فرمودید: «ما بازگشایی مدارس را در پیش داشتیم و این ایجاب می‌کرد که ثباتی در مجموعه مدیریت آموزش‌ و پرورش داشته باشیم. در این مدت ما تغییر در دو معاونت داشتیم. من قبلا هم گفته‌ام که کمیته انتصابات در آموزش‌وپرورش فعال است. ارزیابی مدیران فعلی در این کمیته با توجه به شاخص‌های تعیین شده مانند مشخصات معاونان و مدیران کلی ادامه دارد و وقتی ارزیابی‌مان به نتیجه برسد، افرادی که احساس می‌کنیم پایین‌تر از شاخص‌های دولت تدبیر و امید و آموزش‌ و پرورش است، از آموزش‌وپرورش می‌روند.»
و یا در پاسخ به پیاده کردن افراد بدون بلیط در آموزش و پرورش بیان داشتید که: « اجازه بدهید تا یکی‌دوماه دیگر، این موضوع را از روی عملکرد ما متوجه شوید.» 

جناب آقای فانی ما همچنان به امید خدا به تدبیر جنابعالی در دریافت پیام دولت امید و تدبیر سخت امیدواریم و همانطور که در همان مصاحبه  بیان داشتید که « من یک معلمم، حرف‌هایم را می‌زنم. حالا هر حاشیه‌ای می‌خواهد ایجاد شود، بشود.هر اتفاقی بیفتد، من یک معلمم با تمام مختصاتش و هر اتفاقی بیفتد، وظیفه خودم را انجام می‌دهم. بقیه هم حرف خودشان را بزنند.» این سخنان شجاعانه و جوانمردانه جنابعالی نشان از عزمتان برای تحقق وعده های دولت خدمتگذار در حوزه ی مهترین دستگاه تاثیر گذار و پر اهمیت دولت یعنی آموزش و پرورش دارد!! و به فرمایش خودتان جنابعالی یک معلمید وظیفه خودتان را انجام می‌دهید! بقیه هم حرف خودشان را بزنند. نکند خدای نکرده برای رسیدن به مقام زودگذر وزارت حاضر به معامله شوید.

امید آن داریم تا این شائبه ای که ((عدم جابجایی مدیران و نیروهای قبلی و مماشات با آنان و استفاده نکردن از اختیارات به استناد ثبات در مجموعه مدیریت آموزش‌ و پرورش به دلیل بازگشایی مدارس)) در دوران تصدیتان به عنوان سرپرست در اذهان بسیاری از فرهنگیان ؛ بویژه همکارانی که در طی 8 سال گذشته از دست همین نیروهای تمامیت خواه ؛ فراوان هزینه پرداخته اند. نقش بسته! به زودی زوده شود! حال چه به عنوان وزیر معرفی بشوید و چه نشوید! چه اگر معرفی شدید رای بیاورید و چه نیاورید!!

6) کوتاه سخن اینکه «جناب آقای فانی با عنایت به سوابقی که از جنابعالی سراغ داریم فانی نشوید بلکه همچنان فانی بافی بمانید! به قول شاعر دولت باقی ،فدای عشرت فانی مکن ! ان شاء الله » و تا اما بعد....

مطالب مرتبط به دکترفانی را بخوانید:

1) دکتر علی اصغر فانی : به عنوان وزیر معرفی می شوم

2) انتظارات جامعه و معلمان از فاني

3) آقای فانی دست مریزاد!

4) عقلانیت و احتیاط در تصمیم از ویژگی‌های مدیریتی "فانی" است!!!

www.edudavid.ir

 

همان‌طور که می‌دانید نرم‌افزارها پس از عرضه نسخه اولیه به تدریج تکمیل‌تر شده و نسخه‌های جدیدتری از آن‌هاتوسط شرکت‌های سازنده ارائه می‌شود. گاهی ممکن است به هر دلیل نیازمند این باشید که بدانید نسخه یا ورژن (Version) دقیق نرم‌افزاری که از آن استفاده می‌کنید چیست. دانستن این موضوع گاهی در برخی از نرم‌افزارها بسیار ساده است و گاهی بسیار پیچیده. در این ترفند قصد داریم به معرفی 6 راه مختلف برای پی بردن به نسخه دقیق نرم‌افزارها بپردازیم.

استفاده از منوی Help

در اکثر نرم‌افزارها اطلاعات مربوط به نسخه نرم‌افزار در منوی Help‌ برنامه قابل نمایش است. به این صورت که در پنجره اصلی برنامه به منوی Help رفته و با کلیک بر روی گزینه About به اطلاعات مربوط به نسخه برنامه دسترسی پیدا کنید. نرم‌افزارهایی نظیر Skype و Winamp جز این برنامه‌ها هستند.

 

منوی Help مخفی در برخی نرم‌افزارها:
برخی نرم‌افزارها دارای منوی Help هستند اما این منوی در پنجره اصلی برنامه قابل مشاهده نیست. نرم‌افزار Windows Media Player یکی از بهترین نمونه‌ها در این خصوص است. برای مشاهده منوی Help در این برنامه، بایستی  بر روی نوار بالا یا پایین برنامه راست‌کلیک کرد و از منوی Help گزینه About Windows Media Player را انتخاب نمود.

 

نرم‌افزارهای دارای روبان:
برخی نرم‌افزارها نظیر Microsoft Word 2007 به جای نوار ابزار از روبان (Ribbon) استفاده می‌کنند. در این برنامه‌ها از منوی File می‌توان به قسمت Help دسترسی پیدا کرد.

 

استفاده از آیکن برنامه در نوار تسک‌بار:
برای مشاهده نسخه برخی نرم‌افزارها می‌توان از آیکن آن‌ها در نوار تسک‌بار و محیط Notification Area استفاده کرد. به عنوان مثال با راست‌کلیک بر روی آیکن برنامه Kaspersky Internet Security و انتخاب About، می‌توانید نسخه دقیق این نرم‌افزار را مشاهده نمود.

 

جزئیات فایل اجرایی نرم‌افزار:
در صورتی که هیچ‌یک از راه‌های دیگر عملی نبود، می‌توانید به محل نصب برنامه بروید. سپس بر روی فایل exe اجرایی برنامه راست‌کلیک کرده و Properties را انتخاب نمایید. در تب Details و قسمت Product Version می‌توان نسخه دقیق برنامه را مشاهده کرد.

 

روش‌های دیگر:
برخی نرم‌افزارها نسخه خود را در عنوان پنجره در کنار نام نرم‌افزار درج می‌کنند. از این دست نرم‌افزارها می‌توان به Paint.NET اشاره کرد.
برخی دیگر از برنامه‌ها نیز اطلاعات مربوط به نسخه نرم‌افزار را در منوی Support در پنجره اصلی نرم‌افزار درج می‌کنند.

جام

نگارش در تاريخ دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:برف پاییزی,اردبیل, توسط داود غفاری

کاهش دمای هوا که صبح و عصر امروز به اوج خود رسید نسبت به روزهای گذشته تا 25 درجه کاهش یافت و در اکثر شهرهای استان اردبیل بارش باران و در مناطق کوهستانی بارش برف چهره زمستانی به اردبیل بخشید.

استان اردبیل که نیمه دوم سال را همیشه با سوز و سرما سپری می‌کند این بار در پانزدهمین روز پاییز شاهد روشن شدن بخاری‌ها در منازل و مکان‌های مختلف بود به طوریکه با سرد شدن هوا شهروندان لباس‌های گرم بر تن کرده و ورود میهمان جدیدشان، سرمای زودرس را احساس کردند.

این سامانه بارشی که از روزهای گذشته وارد اردبیل شده هم اکنون در شهرهای مختلف به ویژه شمال این استان بارش را به دنبال داشته و در مشگین‌شهر و سرعین دمای هوا حتی به زیر صفر رسید.

در شهرستان مشگین که در کوهپایه‌های سبلان واقع شده دمای هوا به شدت افت کرده و در ارتفاعات این شهر برف پاییزی بر زمین نشسته است.

کارشناس اداره کل هواشناسی استان اردبیل افت دما را در مناطق مختلف استان محسوس اعلام کرد و گفت: ‌دمای هوا در اردبیل و اغلب شهرها نسبت به روز گذشته 15 تا 20 درجه کاهش یافته که این وضعیت آب و هوایی تا عصر فردا ادامه می‌یابد.

رسول همتی افزود: بر این اساس پیش‌بینی می‌شود دمای هوای مرکز استان طی روزهای آینده با کاهش 27 درجه‌ای نیز روبه‌رو شود و در سردترین زمان به دو درجه سانتیگراد برسد که در مشگین‌شهر و سرعین دمای هوا به صفر درجه نیز می‌رسد.

وی به کشاورزان و باغداران اطمینان داد که این سرمای زودرس خساراتی را به کشتزارها و باغات وارد نمی‌کند.

اما تفاوت 27 درجه‌ای دمای هوا در دو شهر این استان از نقاط قابل توجه است به طوریکه دمای هوا در مشگین‌شهر با چهار درجه به عنوان سردترین شهر و کوثر با 31 درجه گرم‌ترین شهر استان بودند.

پلیس راه استان اردبیل نیز اعلام کرد به دلیل لغزنده بودند جاده در اکثر محورهای مواصلاتی استان رانندگان باید جانب احتیاط را رعایت کنند و با سرعت مطمئنه حرکت کرده و از هرگونه سبقت و سرعت غیرمجاز پرهیز کنند.

پلیس راه استان اعلام کرد تمامی محورهای مواصلاتی این استان باز و تردد در آنها جریان دارد اما با توجه به ریزش برف و باران در اکثر نقاط استان انتظار داریم رانندگان، مسافران و گردشگران با امکانات مجهز به سفر خود ادامه دهند.

نگارش در تاريخ دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:سازمان حج وزيارت,عمره 10 روز,عمره 92, توسط داود غفاری

سازمان حج - مهندس سعيد اوحدي رييس سازمان حج وزيارت در جلسه هماهنگي ستاد حج مكه مكرمه ضمن تقدير از نماينده ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني اظهار داشت: سرعت عمل در شناسايي مشكل و تبديل آن به يك مساله و جستجوي راه حل مساله در ستادهاي اجرايي حج بسيار مناسب اتفاق مي‌افتد بطوريكه اراده شما مسئولان حج نسبت به حل وفصل فوري موارد كاملا مشهود و اثر بخش است.

وي افزود: گزارشات بعثه مقام معظم رهبري نيز بسيار پخته وكارشناسي است كه نشان از همدلي و درك متقابل دارد. لذا بياد داشته باشيم تدبير به موقع در خصوص رفع مشكلات از تبديل آن به معضل جلوگيري مي‌نمايد.

اوحدي تصريح كرد: بايد در فرصت كافي قبل از عمليات برنامه ريزي و بررسي مستمر صورت گرفته و نهادينه شده باشد تا درموسم شاهد اجراي صحيح برنامه‌ها باشيم. آموزش دادن در بحبوحه عمليات اجرايي دشوار است، همه اين موارد بايد از ايران بسته شود.

وي ادامه داد: خوشبختانه در كارهاي حج مثل اسكان از ظرفيتهاي عمره نيز استفاده خواهد شد كه اين دو بخش به يكديگر كمك خواهند كرد. در مدينه روند تامين مسكن حج ۹۳در حال پيگيري است و فعلا حدود ۱۱ هزار اتاق براي اجاره شناسايي شده است كه درحال مذاكره با مالكان هستيم. ان شاا…در همين موسم حج كار تامين مسكن حج آينده را تمام خواهيم كرد. گره زدن عمره و حج قطعاً موجب دريافت خدمات بهتر، كيفيت مناسب‌تر و افزايش قدرت چانه زني درمذاكره مي‌شود.
رييس سازمان حج وزيارت تاكيد كرد: در جلسه روز سه شنبه ۹ مهرماه با وزير حج عربستان در جده بحث گشايش سيستم عمره آينده از اوايل صفر را مطرح كرديم كه متعاقباً در مدينه كه بوديم دنبال شد. آقاي دكتر عيسي رواس معاون عمره وزارت حج عربستان اعلام نمود سيستم عمره براي ايراني‌ها از اول صفر ۱۴۳۵ باز خواهد شد. اميد واريم از ۱۵ صفر شاهد اعزام زائرين عمره باشيم و در ۲۸ صفر زائران عزيز به مدينه منوره سفر داشته باشند. لذا جدول اعزام را بايد در حين موسم حج امسال نهايي كنيم؛ در اين صورت بعد از تاسوعا و عاشورا ثبت نام در كاروانهاي عمره امكان پذيرخواهد بود.

در عمره آينده حداقل ۷۵۰ هزار نفر را اعزام مي‌كنيم:
وي افزود: در همين موسم حج بايد قراردادهاي حمل ونقل هوايي عمره را با ايرلاينها منعقد كنيم.

اوحدي ادامه داد: نگاه ما اين است كه در عمره آينده حداقل ۷۵۰ هزار نفر را اعزام كنيم. اين بدين معني است كه شاهد افزايش ۵۰ درصد در اعزام زائرين عمره سال آينده خواهيم بود.

وي افزود: مصوب شد كه ۲ هزار نفر هيئت علمي و استادان به سهميه عمره دانشجويي افزوده شود. اين موضوع نيز جهت برنامه ريزي به واحد عمره دانشجويي اعلام شده است.
رييس سازمان حج وزيارت خاطر نشان كرد: اصول برنامه حج سال بعد بايد در همين موسم تنظيم شود. لذا كارگروه‌هاي تخصصي كه تشكيل شده بايد نتايج دقيق خود را اعلام كنند و بزودي وارد عرصه حج سال بعد بشويم. جدول زمان بندي حج ۹۳ نيز در دست تهيه مي‌باشد.

http://upload7.ir/images/55207032816182339070.jpg
وي گفت: تثبيت برنامه‌ها و نگاه دراز مدت باعث رشد وتعالي كارها خواهد شد و با طرفهاي ذيربط در كشور ميزبان بهتر ومحكم‌تر مي‌توان وارد گفتگو شد.
اوحدي اظهار داشت: ساختار شوراي فرهنگي و ياوران حجاج كه در سطح كاروان‌ها درست شده و به رياست روحاني كاروان و دبيري مدير كاروان و حضور چند زائر نخبه و علاقمند تشكيل مي‌شود، روش خوبي براي رسيدگي به مشكلات احتمالي داخلي كاروانها و ايجادجو صميميت وآرامش بين كاروانها ميباشد كه طرح‌هاي مشابهي مثل زائر ياور را نيز بايد در همين چارچوب سازماندهي نمود تا از كارهاي موازي نيز پيشگيري شود.
در عمره اينده سفر ۲۱ روزه ماه رمضان نخواهيم داشت

وي اظهار داشت: در عمره اينده سفر ۲۱ روزه ماه رمضان نخواهيم داشت. براي سفر عمره مدت ۱۰ روز مناسب است و زائر خسته نمي‌شود و سلامت وآرامش او هرچه بهتر تامين خواهد شد. خوشبختانه هيچگونه تخلفي در زمينه اقامت بيش از مدت مقرر زائران اعزامي عمره در عربستان وجود نداشته است كه اين يك امتياز به شمار مي‌آيد.

اوحدي افزود: بحث تكراري بودن غذاي حجاج بخصوص در مكه با سه چهار هفته اقامت مساله اي است كه نياز به چاره انديشي دارد. براي اين منظور از تجربه و علم افراد خبره و خلاق استفاده خواهيم كرد.

وي تاكيد كرد: براي رفاه نسبي جانبازان در مكه و مدينه و فرودگاه جده گامهايي برداشته شده كه ان شاءا… درموسم عمره نيز بتوانيم درخدمت انها باشيم و حتي بنظرم روي نوع هواپيماي انها بايد كار كرد كه راحت‌تر باشند.

تنها راه تشخیص سایت فیشینگ از اصلی این است :
که درگاه بانک های  اصلی از پروتکل SSL که پروتکلی امن برای ارسال اطلاعات است استفاده می‌ کنند میبایست کابران گرامی دقت کنند که در واقع در نوار آدرس درگاه بانک اضلی پروتکل آن حتما باید  به صورت    https باشد. در صورت مشاهده پروتکل به شکل http (بدون کلمه S) بدانند که با درگاه بانک جعلی  مواجه هستند!
به عنوان مثال به آدرس لینک زیر توجه بفرمایید این آدرس ؛ آدرس اصلی بانک ملت است اگر به دقت ملاحظه نمایید متوجه خواهید شد که پروتکل آن بصورت https  درج شده است .

 

سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی، رییس‌جمهور کشورمان، در رسانه‌های خارجی مختلف بویژه رسانه‌های غربی بازتاب گسترده‌ای داشت.

به گزارش ایسنا برخی خبرگزاری‌های غربی با انتشار همه یا بخشی از صحبت‌های روحانی در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سخنان وی درباره رابطه ایران و آمریکا، پرونده هسته‌یی ایران و تاکید بر صلح‌طلب بودن کشورمان را برجسته کردند.

خبرگزاری فرانسه در سایت خود عنوان کرد که "حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران روز سه‌شنبه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت که کشورش هیچ تهدیدی برای جهان محسوب نمی‌شود".

این خبرگزاری همچنین با اشاره به سخنان روحانی درباره رابطه دو کشور جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، افزود که "روحانی حملات هواپیماهای بدون سرنشین به مردم بی‌گناه و استفاده از تحریم‌ها علیه کشورش را محکوم کرد".

شبکه خبری دویچه‌وله آلمان نیز با اشاره به بخش‌هایی از سخنان رییس‌جمهور کشورمان، تصریح کرد: رییس‌جمهور ایران، حسن روحانی، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت که کشورش آماده شرکت در مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای خود خواهد بود.

این شبکه خبری سخنان رییس‌جمهور ایران مبنی بر اینکه "ایران هیچ تهدیدی برای جهان نیست" را مورد توجه قرار داد و عنوان کرد: روحانی در سخنرانی خود گفت که ایران مطلقاً تهدیدی برای صلح و امنیت جهان نیست بلکه وی اصرار دارد که کشورش منادی صلح و امنیت است.

دویچه‌وله، انتقاد روحانی از دو مقوله تحریم‌ها علیه ایران و اعمال خشونت در جهان را از دیگر نکات قابل توجه سخنرانی وی در سازمان ملل متحد دانست.

همچنین، خبرگزاری رویترز بخش‌هایی از سخنرانی روحانی در رابطه با آمریکا را برجسته کرد و گفت که "رییس‌جمهور جدید ایران خواستار شنیدن صدای واحد از طرف واشنگتن شد".

این خبرگزاری سخن رییس‌جمهور کشورمان مبنی بر اینکه "من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه‌های فشار جنگ‌طلب، می‌توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید" را مورد توجه قرار داد.

رویترز در ادامه، به سه شرط رییس‌جمهور ایران یعنی "موضع برابر"، "احترام متقابل" و "اصول مسلم شناخته‌شده بین‌المللی" برای رسیدن به چارچوبی مناسب در جهت مدیریت اختلافات ایران و آمریکا اشاره کرد.

همچنین بی‌بی‌سی خبر داد که پس از سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با انتقاد شدید از سخنان روحانی درباره برنامه هسته‌یی ایران مدعی شده است که "ایران سعی دارد با وقت‌کشی، برنامه اتمی خود را توسعه دهد".

بی‌بی‌سی نیز انتظار رییس‌جمهور کشورمان برای شنیدن صدای واحد از سوی مقامات واشنگتن و نیز تاکید وی بر تهدید نبودن ایران برای جهان را مورد توجه قرار داد و تصریح کرد که رئیس‌جمهور ایران می‌گوید برای مذاکرات بدون تأخیر و نتیجه‌گرا برای اعتمادسازی متقابل از طریق «شفافیت کامل» در مورد برنامه هسته‌یی کشورش آماده است.

اما به گزارش «تابناک»، خبرگزاری «آسوشیتدپرس» موضوع آمادگی ایران برای مذاکرات هسته ای را به عنوان تیتر خبر خود درباره سخنرانی روحانی انتخاب کرده و به نقل از وی می نویسد ایران آمادگی دارد به فوریت وارد مذاکرات هسته ای شود. این خبرگزاری همچنین اشاره می کند که روحانی از آمادگی کشورش برای گفت و گو با آمریکا برای مدیریت اختلافات سخن گفته است.

سایت شبکه خبری «بلومبرگ» نیز به همین موضوع پرداخته و می نویسد روحانی تحریم ها را ناقض حقوق بشر و صلح دانسته است. این سایت به نقل از روحانی نوشته تحریم ها متجاوزانه، جنگ افروزانه و ضدانسانی هستند و افراد زیادی را قربانی می کنند.

سایت شبکه خبری «راشا تودی» نیز به سخنرانی روحانی پرداخته و می نویسد به اعتقاد رئیس جمهور ایران، تبلیغات معطوف به تهدیدآمیز جلوه دادن ایران، برای امنیت بین المللی خطرناک است. این سایت اشاره می کند که به بیان روحانی، نظامی گری برخی بازیگران و جهانی سازی ارزش های غربی، خطر واقعی علیه امنیت جهانی به شمار می رود.

سایت شبکه خبری «ان بی سی» نیز تیتری با این مضمون را برای مطلب خود انتخاب کرده است: «روحانی: ایران تهدید نیست. تحریم ها خشونت آمیز هستند». این سایت اشاره می کند که روحانی گفته ایران مطلقاً هیچ تهدیدی را متوجه جهان نمی کند و این تحریم های وضع شده علیه این کشور هستند که ماهیتی خشونت آمیز دارند. «ان بی سی» اشاره می کند که حضور روحانی در مجمع عمومی، مورد توجه دقیق همه کشورهای جهان بوده است.

«گاردین» نیز همین مضمون را برای تیتر خبر خود انتخاب کرده و به نقل از روحانی می نویسد ایران هیچ تهدیدی را متوجه جهان نمی کند. این روزنامه با اشاره به بخش های دیگری از سخنان روحانی می نویسد به اعتقاد وی، جهان از جنگ خسته شده و آمریکا نباید سوریه را به حمله نظامی تهدید کند. گاردین اشاره می کند که روحانی از جهانیان خواسته خشونت و افراطی گری را محکوم نمایند.

اما سخنرانی روحانی مورد توجه مطبوعات اسرائیلی نیز قرار گرفته است. «یدیعوت آحارانوت» در تیتر مطلب خود درباره سخنرانی روحانی می نویسد: «روحانی به اوباما: صلح در دسترس است». این روزنامه اشاره می کند که به اعتقاد روحانی، اگر آمریکا از تن دادن به فشارهای گروه های فشار جنگ طلب خودداری کرده و به موضع برابر، احترام متقابل و اصول حقوق بین الملل پایبند باشد، در این صورت صلح در دسترس خواهد بود.

در نهایت، روزنامه «واشنگتن پست» نیز در چند خبر مجزا به بخش های مختلف سخنرانی روحانی پرداخته است. این روزنامه در یکی از این بخش ها اشاره می کند که به گفته روحانی، هر مسئله ای را می توان از طریق اعتدال و نفی خشونت حل و فصل نمود.

گفتنی است این موارد، تنها مهمترین موارد از بازتاب های بین المللی سخنان شب گذشته روحانی است و تقریباً همه مطبوعات و رسانه های کوچک و بزرگ بین المللی، بخش هایی از این سخنان را بازتاب داده اند. بازتاب هایی که اکثریت قریب به اتفاق آن ها بر نقاط تعامل جویانه تر در سخنان روحانی تمرکز کرده و جنبه ای مثبت دارند.

فرارو- روزهاي بهتري در انتظار اقتصاد ايران است. اين را رييس اتاق بازرگاني و رييس دفتر رييس جمهور بيان كرده است.

 محمد نهاونديان پايان التهاب در بازارهاي مختلف و بازگشت دوران آرامش را از يك‌سو و لغو برخي تحريم‌ها را از سوي ديگر، نشانه‌ي آمدن روزهاي بهتر اقتصاد ايران عنوان كرده است.

 اين مقام بلند پايه دولتي ابراز اميداواري كرده است كه دیگر شاهد افت و خیز غیرقابل محاسبه در اقتصاد ایران نباشیم. يك كارشناس اقتصادي در اين ميان معتقد است كه روزهاي بهتر اقتصاد ايران شروع شده است.

سعيد ليلاز در گفتگو با فرارو در خصوص اينكه‌ آيا شواهد عيني براي آمدن روزهاي خوب‌تري براي اقتصاد ايران وجود دارد، گفت: «تحولاتي كه در اقتصاد ايران روي مي‌دهد فراتر از انتظارات بوده است. با وجود اينكه تنها چهل روز از استقرار دولت جديد مي‌گذرد، مساله دارو به طور كلي حل شده است.»

وي ادامه داد: «حل شدن مساله دارو ارزش بسيار زيادي دارد، اين از آن روست كه ما روشنفكران درد و مفهوم مشتركي با توده مردم نداريم و نمي دانيم وقتي تعداد مراجعين سرطاني به مراكز درماني نصف مي‌شود، معناي آن اين است كه نصف بيماران سرطاني به خاطر عدم توانايي تهيه دارو،‌ مجبور به تحمل رنج و مرگ هستند.»

ليلاز افزود: «به جاست كه به خاطر تدبيري كه صورت گرفت و منجر به حل شدن مساله بيماران سرطاني شد، كلاه خود را به احترام از سر برداريم. اما اين تنها نشانه‌ي روشن نيست و من نكات مثبت ديگري را نيز در اقتصاد ايران مي‌بينم.»

وي با بيان اينكه تقريبا نرخ رشد افزايش قيمت‌‌ها در همه عرصه‌ها غير از مواد غذايي متوقف شده است،‌ گفت: «بين بيست تا بيست و پنج درصد بر قدرت خريد اقشار مختلف افزوده شده است.»
 
ليلاز گفت:‌« در حال حاضر قدرت خريد كشاورزان، ‌كارگران، حقوق‌بگيران و اقشار ضعيف نسبت به يك ماه گذشته بين بيست و تا بيست و پنج درصد افزايش يافته است. از اين رو براي چهل روز ما دستاوردهاي خيلي خوبي تا حالا داشته‌ايم.»

اين كارشناس مسائل اقتصادي گفت:‌ «در عرصه بين‌المللي ما دستاور‌هاي خوبي داشته‌ايم و برخي از تحريم‌هاي مهم از جمله تحريم‌هاي كشتيراني، ‌نفت و گاز برداشته شده است و اين بدان معناست كه كالاها با قيمت كمتري وارد كشور خواهد شد.»
 
ليلاز ادامه داد: «مي‌توان انتظار داشت آثار رفع تحريم‌هايي كه تا كنون اتفاق افتاده از آذر ماه به بعد خود را نشان داده و به صورت نامحسوسي قيمت‌ها كاهش يابد.»

وي افزود: «‌اگر اين كاهش قيمت دلار كه در بازار اتفاق افتاده است تداوم پيدا بكند، شما شاهد افت شديد قيمت‌ها در بازار خواهيد بود.»

ليلاز گفت: «اگر قيمت‎‌ها هنوز كاهش معنا دار نيافته است دليل آن اين است كه به خاطر واردات اين كالاها با دلار 3500 و 3600 توماني يك مقاومت غير‌ارادي و گريز ناپذير در بنكداران و واردكنندگان است كه جلوي كاهش قيمت كالاها را در بازار بگيرند اما دليلي ندارد كه از اين به بعد با واردات كالا با دلار ارزان‌تر، قيمت‌ها كاهش نيابد.»

اين كارشناس اقتصادي افزود: «عملا روزهاي خوب اقتصاد ايران از نيمه شهريور به اين سو شروع شده است.»
 
ليلاز در پاسخ به اين پرسش كه آيا دستاوردهاي اقتصادي دولت در گرو تغييرهايي اساسي در سياست خارجي است،‌ گفت: «عنصر تحريم هيچگاه داراي نقش تعيين كننده نبوده است. البته اين مساله در اقتصاد ايران تاثير دارد و در حال حاضر هم بسيار مهم شده است و دليل اين مساله آن است كه وابستگي ارزي ما به خارج از كشور، در خلال دو دولت قبلي تقريبا سه تا چهار برابر شده است.»
 
وي ادامه داد: «بيست در صد توليد ناخالص داخلي ايران در سال 1390 از خارج وارد شده است. وقتي شما ناگهان يك تحريم را به سيستمي تحميل مي كنيد كه خودتان وابسته‌اش كرده‌ايد، ‌اثرات ناگوار زيادي به وجود خواهد آمد.»
 
ليلاز افزود: «تحريم اثرات منفي دارد و به خاطر سو تدبيرهاي دولت نهم و دهم به عامل مهمي تبديل شده است اما اولا تعيين‌كننده نيست و ثانيا ما با اعمال تدابير در داخل، مي‌توانيم به اين تحريم‌ها غلبه كنيم.»

ليلاز با بيان اينكه ريشه تمام مشكلات ايران در داخل بوده است،‌ گفت: «مگر در اين چهل روز استقرار دولت جديد چقدر تحريم‌ها برداشته شده است كه ما شاهد دستاورد‌هاي مثبت اقتصادي باشيم.»

وي ادامه داد: «مساله دارو چرا حل شد، ‌چرا مشكل ارز درمان پایان يافت، ‌آيا عرضه دلار افزايش يافته است يا اينكه ديگر مردم مانند دولت قبلي هر روز در انتظار يك شوك از سوي دولت نيستند.»

اين كارشناس اقتصادي افزود: «در حال حاضر رييس جمهوري بر سر كار است كه وقتي با دانش آموزان صحبت مي‌كند همان‌قدر فرهيخته،‌ مرتب و منطقي صحبت مي‌كند كه با ديگر اقشار و رهبران خارجي صحبت مي‌كند.»

وي گفت: «مردم ديدند كه رييس جمهورشان حرف‌هاي منطقي عنوان مي‌كند و معلوم است كه با چنين رويكردي از سوي دولت، تحريم‌ها شكسته شود. انگليس ممنوعيت مسافرت اتباعش را به ايران لغو كرد،‌ تحريم هفت بانك و كشتيراني ايراني از بين رفت و تحريم سويفت هم شكسته خواهد شد. واقعيت اين است كه اراده‌ي روشني كه در داخل ايران به تقويت تحريم‌ها كمك مي‌كرد، ديگر وجود ندارد.»

به گزارش «تابناک»، برخلاف آنچه با آغاز طرح «ثبت آنی» از سه شنبه هفته گذشته (26 شهریور ماه) به نظر می‌رسید یکی دیگر از بندهای برنامه پنجم توسعه -هرچند با تاخیر طولانی- بالاخره اجرایی شده‌، ولی یکی دو روز کار با سامانه جدید کافی بود تا نشانه‌های آشکار شکست این طرح هویدا شود و عجیب اینکه بی توجهی به این نشانه‌ها در کمتر از یک هفته کاری کرده که هر آن باید انتظار داشت برای نخستین بار در تاریخ، اعتراض و تحصن دفترداران شکل بگیرد!

دفاتر اسناد رسمی از کار افتادند؛ خطر شکل‌گیری تحصن بی سابقه!


یکی از سردفتران در تشریح ماجرا می‌گوید: طرح ثبت آنلاین معاملات که قرار بود از سال 90 اجرایی شود ولی به دلیل آماده نبودن زیرساخت‌ها به تعویق افتاده بود، از چندی پیش با اصرار برخی مسئولان در دستور کار قرار گرفت و ابتدا اعلام شد که از ابتدای شهریورماه آغاز خواهد شد ولی بار دیگر تدارک زیرساخت‌های مورد نیاز اجرای آن را به سه شنبه هفته پیش موکول کرد تا در نهایت چیزی افتتاح شود که آرزو می‌کنیم کاش هرگز اجرا نمی‌شد.

وی می‌افزاید: از روز افتتاح طرح ثبت آنی تا کنون، به رغم آنکه مزایای زیادی برای این شیوه عنوان می‌شود، کلا کار ثبت اسناد تعطیل شده تا نه تنها مزایایی در این شیوه به چشم نخورد، بلکه دفاتر اسناد رسمی عملا تعطیل شده و مردم سرگردان شوند؛ یا VPN واگذار شده متصل نمی‌شود و یا به سرعت اتصال برقرار شده قطع می‌شود و از همه بدتر اینکه مرتبا با مشکل اتصال به سرور مواجه می‌شویم به گونه‌ای که طی روزهای گذشته و حتی در ساعات غیر اداری هم موفق به ثبت یک سند هم نشده‌ایم.

یکی دیگر از سردفتران در این باره به «تابناک» می‌گوید: به این منوال پیش برود، چاره ای جز اعتراض و تحصن نخواهیم داشت و از همین امروز هم می توان زمزمه های این اتفاق را در بین همکاران شنید چراکه با وجود بیکار شدن دفترداران در روزهای گذشته، مسئولان اجرای ثبت آنی تاکید داشتند که همه چیز به روال عادی در حال انجام است و حتی مسئول IT سازمان تاکید داشت که تنها دفاتری مشکل داشته‌اند که در وارد کردن رمز ورود و ip خود اشتباه کرده و ناوارد بوده‌اند!

ابتکار جالب یک سردفتردارِ وبلاگ نویس برای نشان دادن بیکاری ناشی از اجرای طرح ثبت آنی!
ابتکار جالب یک سردفتردارِ وبلاگ نویس برای نشان دادن بیکاری ناشی از اجرای طرح ثبت آنی!

او می‌افزاید: اکنون چند روز از آن اظهار نظر عجیب گذشته و ما با هر کدام از همکاران‌مان که تماس می‌گیریم، اعلام می‌کنند که نتوانسته اند سندی به ثبت برسانند ولی مسئولان نظر متفاوتی دارند و حتی حاضر نیستند اشکالات بیان شده را بررسی کرده و مثلا به دفاتری که اعلام مشکل می‌کنند، سری بزنند تا شاید دریابند که ما را در چه مخمصه ای انداخته اند و مردم را به چه مشکلاتی دچار کرده‌اند؛ هرکاری به اصول خوب است.

این در حالی است که مدير يک دفترخانه دیگر هم در این‌باره می‌گوید: تاکنون موفق به ورود به سامانه نشده‌ام و اين موضوع موجب نارضايتي مراجعه کنندگان شده است؛ اجراي اين سامانه الکترونيکي امري ضروري و لازم است اما بايد قبل از اجراي هر کاري زيرساخت هاي لازم آن فراهم شود.

مدير ديگری مي‌گويد: اجراي اين سامانه الکترونيکي سه مشکل اساسي دارد که کندي سرعت اينترنت، آموزش ناکافي براي سردفتران و اجرا نشدن آن به صورت آزمايشي؛ به طور قطع اجراي کامل اين سامانه برکات زيادي به دنبال خواهد داشت اما بايد هرچه سريع تر نسبت به رفع اين مشکلات چاره انديشي شود.

فارغ از این انتقادات، مشکلات بوجود آمده در حاشیه اجرای طرح ثبت آنی موجب شده که مردم و سردفتران هر دو توامان آسیب دیده و نسبت به مشکلات این طرح گلایه سردهند چراکه از یک سو بیکاری دفترداران موجب قطع شدن درآمدهایشان شده و از سوی دیگر، امورات مردمی که به دفاتر اسناد رسمی مراجعه می‌کنند هم بر زمین مانده است؛ هرچند مسئولان اجر کننده این طرح اصولا اعتقادی به این مسائل ندارند!

دفاتر اسناد رسمی از کار افتادند؛ خطر شکل‌گیری تحصن بی سابقه!بردیا صدر نوری، مدیر IT سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که برخی راه‌اندازی این سامانه را به اصرار و اعلام آمادگی او مرتبط می‌دانند، نه تنها اعتقادی به مشکلات مطرح شده توسط دفترداران نداشته و تنها  کندی اینترنت را (که هیچ گونه ارتباطی با مجموعه تحت امر وی نداشته و رد آن توسط دفترداران ممکن نیست، مگر آنکه متولیان رده بالای ارتباطات به مدد ایشان بیایند!) تا حدودی مشکل ساز خوانده که البته آن هم به محض وقوع با مدیریت ایشان و همکاران مرتفع شده است.

وی که با راه‌اندازی این سامانه در روز ولادت امام هشتم، هر روز اخبار ثبت‌های صورت گرفته را گواهی بر سخنان خود قرار داده، در دومین روز اجرای طرح مدعی شده که تا ساعت یازده، حدود بیست هزار سند به ثبت رسیده و در سومین روز (تا ساعت 13:30) این عدد را بیش از 43 هزار عنوان می‌کند.

دفاتر اسناد رسمی از کار افتادند؛ خطر شکل‌گیری تحصن بی سابقه!از سوی دیگر، احمد تویسرکانی، رئیس سازمان ثبت احوال و املاک کشور گلایه‌های مطرح شده را تلویحا مقاومت در برابر تغییر می‌خواند و با تاکید بر اجرای موفق این طرح به صورت پایلوت در کشور، ضمن رد هرگونه مشکلی از طرف ایشان، به ویژه کمبود ظرفیت سرور این سامانه، تماس‌های بسیار زیاد سردفترداران (چهار هزار تماس) با شماره تلفن اعلام مشکلات را مثال زده و 90 درصد این تماس‌ها را به ناآشنایی سردفتران با سیستم ثبت مرتبط دانسته است.

وی که به حق تاکید زیادی بر منافع الکترونیکی شدن ثبت ها داشته، حذف قلم و خودنویس در دفترخانه ها را غایت نهایی سازمان خوانده و برای اثبات سالم بودن سامانه طراحی، مثالی زده که به نظر بهترین شاهد برای اثبات محدودیت سرور در نظر گرفته شده برای اجرای سامانه ثبت آنی است؛ «براساس آمارها برخی از دفترخانه‌ها موفق شدند بین ساعت 1:30 دقیقه تا 3 نیمه شب اقدام به ثبت سند در سامانه کنند.»!

این در حالی است که فارغ از این سخنان و گلایه‌های سردفتران و دفاع مقامات اجرایی، نقطه ضعف اجرای سامانه جدید زمانی آشکار خواهد شد که بدانیم بنابر آمار سازمان ثبت اسناد و املاک، پنج هزار دفترخانه دایر بوده و همگی به سیستم آنی متصل شده‌اند (دقت کنید که ثبت 4000 تماس تلفنی برای اعلام مشکل از 5000 دفترخانه تا چه اندازه عجیب است!)، ماحصل تلاش روزانه این دفاتر ثبت حدود 45 هزار سند در روز بوده که از زمان اجرای طرح حتی طی سه روز هم این تعداد سند صادر نشده است.

به عبارت بهتر، پذیرش تمام و کمال سخنان مسئولان سازمان ثبت به این معناست که دفترخانه ای که در دوران سنتی به طور متوسط روزانه نه سند صادر می‌کرد، با اجرای این سمانه نوین روزانه تنها 3 سند صادر می‌کند؛ هرچند دفترخانه داران بسیاری با این ادعا مخالفند و اذعان دارند که حتی صدور یک سند نیز برایشان مقدور نشده است.

اینجاست که سخنان مسئولان دفترخانه‌های مختلف مبنی بر گلایه‌های روزافزون مردم از انجام نشدن امورات ثبتی شان باور پذیر جلوه خواهد کرد. آن هم در شرایطی که بیشترین دلیل مراجعه مردم به دفترخانه‌ها، صدور سند وکالت است که در پشت پرده آن، ضیغ وقت و عدم امکان حضور فرد به دلایلی مانند مسافرت و... وجود دارد.

تمامی این تفاسیر موجب شده که اخباری از شکل گیری تحصن سردفتران تهران در محل کانون سردفتران منتشر شود که در صورت وقوع،  اتفاقی بی سابقه به شمار آمده و ریشه وقوع آن را باید در لجاجت مجریانی دانست که حتی سعه صدر کافی برای تحمل انتقادات را هم ندارند؛ هرچند یک مقام آگاه، نشست فردای سردفتران در محل کانون این صنف را نشستی روتین می‌خواند که به روال گذشته هر یکشنبه ها برگزار خواهد شد، منتها ممکن است حضور خبرنگاران در حاشیه‌آن و همزمانی با بروز مشکلات ثبت آنی، کمی آن را متمایزتر از قبل کند!

قدس آنلاین:در ایام فرخندة دهة کرامت، روزانه هزاران نفر از عاشقان حضرت رضا علیه‌السلام، از سکّه‌های ولایت‌عهدی آن حضرت در گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی دیدن کردند

 

سکّه‎های ولایت‌عهدی امام رضا علیه‌السلام+عکس

قدس آنلاین:در ایام فرخندة دهة کرامت، روزانه هزاران نفر از عاشقان حضرت رضا علیه‌السلام، از سکّه‌های ولایت‌عهدی آن حضرت در گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی دیدن کردند.

به گزارش قدس آنلاین، مسئول گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی با بیان این مطلب گفت: «در دهة فرخندة کرامت، اطراف ویترین سکّه‎های متبرّک ولایت‌عهدی امام رضا علیه‌السلام، پُرازدحام‎ترین و شلوغ‎ترین مکانِ گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی بود».
محمدحسین یزدی‌نژاد خاطرنشان کرد: «پس از انتصاب امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام به ولایت‌عهدی در هفتم ماه رمضان 201 قمری، درهم‌های نقره به نام مبارک آن حضرت ضرب شد».
وی با بیان این که این سکّه‌ها از لحاظ خط و کتیبه‌های موجود بر رو و پشت آن‌ها جزءِ زیباترین سکّه‎های ضرب‌شده می‎باشند، افزود: «سکّه‎های متبرّک ولایت‌عهدی حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام، در فاصلة سال‌های 202 تا 204 قمری در شهرهای مرو، سمرقند، فارس، اصفهان، محمدیه (ری) و نیشابور ضرب شده‌اند که دو نمونه از آن‌ها در گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی به نمایش عمومی و دائمی درآمده است».
وی گفت: «مردم با اشتیاقی خاص به سکّه‎هایی که یادگارهایی کوچک از دوران زندگی پربرکت آن حضرت هستند، می‎نگریستند و توقف‎های طولانی و نگاه‌های عاشقانه به یادگارهای فلزی، کعبة عشّاق بودن این امام همام را بیش از بیش نشان می‎داد».
به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، گنجینة سکّة موزة آستان قدس رضوی با در اختیار داشتن مجموعة نفیسی از سکّه‌های ایران باستان، به مرکزی فرهنگی ـ گردشگری و پژوهشی برای سکّه‌شناسان، پژوهشگران، باستان‌شناسان و بازدیدکنندگان تبدیل شده است و بر اساس آن، روزانه پذیرای بازدیدکنندگان بسیار زیادی از داخل کشور و کشورهای خارجی است.

طرح روی سکه

پشت سکه

نگارش در تاريخ جمعه 22 شهريور 1392برچسب:چرایی علوم انسانی,رشته های علوم انسانی, توسط داود غفاری

خلاصه ای از سخنرانی دکتر گلشنی در افتتاحیه کنگره ملی علوم انسانی، وضعیت امروز، چشم انداز فردا .

*علوم انسانی نسبت به علوم پزشکی، مهندسی و علوم پایه رونق به مراتب کمتری دارد

*نزدیک به نیمی از دانشجویان دانشگاه ها، در درس می خوانند

*در مقطع دبیرستان، به طور متوسط دانش آموزان ضعیف تر علوم انسانی را بر می گزینند

*خانواده ها فرزندان خود را از ورود به رشته های علوم انسانی باز می دارند

*غالب کارگزاران حکومتی و مراکز تصمیم گیری حساس در دست فارغ التحصیلان علوم مهندسی است که عموما نسبت به علوم انسانی بی عنایتند

*در دوره قاجار علوم مهندسی وارد کشور شد، علوم انسانی ای که تحت سیطره علوم تجربی بود

*امروزه در غرب جایگاه علوم انسانی بسیار ارتقاء یافته است و در حل مسائل بومی آنها نقش اساسی ایفا می کند

*یکی از دلایل ضعف هویت در جوانان دوری یا بی اطلاعی آنها از فرهنگ بومی است.

*رئیس دانشگاه MIT در سال 2003 به عده ای از اساتید ماموریت داد تا در برنامه دوره کارشناسی تجدید نظر اساسی کنند تا دانشجویان چنان تربیت شوند که وقتی دانشگاه را ترک می کنند بتوانند شغل تخصصی خود را بیابند و بر جهان تاثیر مثبت داشته باشند.

*حاصل این مطالعات این بود که در برنامه آن دانشگاه در دوره کارشناسی دروس علوم انسانی و اجتماعی و هنر قرار داده شد.

*ما در بسیاری از رشته های علوم انسانی تولید کننده نیستیم و حداکثر بتوانیم انتقال دهنده خوبی برای آنها باشیم

*امروزه در دانشگاه های بزرگ غرب، حوزه های میان رشته ای علوم مهندسی، علوم پزشکی و علوم پایه با علوم انسانی راه اندازی شده است. برای مثال رایانه و روانشناسی، رایانه و فلسفه،  پزشکی و علوم اجتماعی و ...

*مرکز علوم انسانی دانشگاه استنفورد که یکی از دانشگاه های عمدتا مهندسی غرب است آمده است: در علوم انسانی ابعاد فرهنگی، تاریخی، فلسفی و خلاق تجارب انسانی بررسی می شود تا دریافت تنوع و پیچیدگی جهان بهتر صورت گیرد.

*باید کاری کرد که دانش آموزان و دانشجویان با استعداد به علوم انسانی روی آورند.

*باید تصمیم گیری درباره شئون گوناگون مربوط به علوم انسانی به صاحب نظران این علوم واگذار شود

*باید اجازه داد دانشجویان علوم پایه و مهندسی بتوانند دوره های کارشناسی ارشد و دکتری خود را در حوزه های علوم انسانی به پایان برسانند.

 

نگارش در تاريخ جمعه 22 شهريور 1392برچسب:بیکار,کار و کسب,شغل,سیستم آموزشی یک طرفه , توسط داود غفاری

آیا بیکارید ؟

آیا بعد از مدتی کار در یک جایی عذر شما می خواهند؟

آیا کار مورد علاقه خودتان را ندارید؟

آیا به جای یک شغل به چند کار می پردازید؟

آیا در شغل خود احساس امنیت و ثبات ندارید؟

و .................
هنوز بعد از سالها می بینیم و می شنویم وقتی از فردی شغل او را می پرسند می گوید: "آزاد"

در سیستم اقتصاد مطمئن و کارا هیچ گاه و هیچ فردی دارای وضعیت شغلی بلاتکلیف و مبهم نیست و هر فردی در یک زنجیره اقتصادی و حوزه مشخص کسب و کار تحت حمایت اتحادیه ها حقیقی مردمی و با کیفیت (از لحاظ ساختار عملکردی و تاثیر گذاری) نه انجمنها و گروه های لابی آن حوزه مشغول به کار هستند
هدف از آفرینش جهان علاوه بر توانایی و حکمت و بخشندگی الهی , عبادت انسان بوده است ولی فردی که دارای یک زندگی متزلزل و بی ثباتی است و هر روز به جای کاهش, دغدغه های او افزایش می یابد و مهارت و امکانات  کافی برای مدیریت شرایطی که برایش پیش می آید را ندارد (زندگی شهرنشینی) همیشه در تکاپو و دونده برای تامین مسائل و معیشت خود و خانواده خود است و آنچنان نمی تواند آن بندگی که هدف اصلی را به جای آورد.

(مسائل دنیوی خواسته یا ناخواسته برای او اولویت پیدا میکند و سبک زندگی او به صورت تنوع طلبی و مصرف گرایی برای کسب انگیزه و آرامش تغییر می کند.)

چرا بیکار هستید؟

ارتقای توان مدیریت فردی و اجتماعی به صورت پویا و چند جانبه و پیش رونده
در یک جامعه سه ضلع مردم - مخبگان و محققین و مسولین خرد و کلان وجود دارند اگر به گونه تعاملی این افراد با یکدیگر برای رسیدن به یک هدف منطقی و توجیهی با یکسری ظوابط و قوانین مشخص حرکت کنند براحتی مشکلات  فردی و جمعی مرتفع خواهد و رفاه و آرامش بر جامعه سایه می افکند و هیچ گونه تحریم و تهدیدی این ثبات و آرامش را برهم نخواهد زد.

بحث شغل یکی از مسائلی است که بی توجهی و کوتاهی در مورد آن هزینه ها و مشکلات خیلی بیشتری را برای فرد و اجتماع در بر خواهد داشت.

* وقتی امکان و فضای لازم برای رشد یک گل نیست نباید انتظار داشت که از آن ساقه برای دسته گل و مناسبتها و جایگاه های اجتماعی بزرگ استفاده شود.(انحصار و محدودیت برای رسیدن به کنترل)

* وقتی به فردی آموزش داده نشده و نمیداند که عما جمع در ریاضی چیست نباید انتظار داشت که بتواند معادلات پیچیده امروزی را حل نماید.(آموزش ناکارآمد)

-----------------------------------------------

* مسائل و مشکلات موجود در ساختار شغلی در جامعه


سیستم آموزش آکادمیک و مهارتی سنتی و ناکارآمد

سیستم آموزشی یک طرفه :  بیان مسائل و آموزش ها از معلم یا استاد به شاگرد یا دانشجو هنوز با اینکه کارایی آن کم بوده و اثبات شده ولی به خاطر انعطاف کم تغییر در ساختار آموزشی و طرح های تغییر و تحول همچنان ادامه دارد. 

استفاده از نسل دوم مدیریت آموزشی چیزی جز اتلاف وقت نسلهای جدید که مطالب را به طرق دیگری دریافت می کنند و گاها رسانه های منتخب آنان کنترل نشده و سردرگم و بدون برنامه است یک گسیختگی و فاصله طبقانی شناختی و سواد را برای آنان درپی داشته و خواهد داشت.

والدینی که در گذشته توان و تمرکز و وزمان کافی برای انتقال آموزشها و مهارت های لازم برای زندگی فردی و اجتماعی را داشتند امروز با درگیر شدن در مسائل و دغدغه های معیشتی این مسله را به اموزش و پرورش به ظاهر واگذار کرده اند و می بینیم که خود این والدین هم بعضا دچار ابهامات و تغییرات شناختی و باوری در زندگی خود بر اساس مشاهده تناقضات و تعارضات گشته اند که خود نیز سبب بی انگیزگی و واخوردگی (آن آموزه ها را ناکارآمد و غیرکاربردی می دانند) در ارائه مطالب آموزشی به نسل بعدی شده است.

بروز نبودن و عدم استفاده مسائل و فناوری های جدید در مشاغل و فضاهای خدماتی و تولیدی به دلیل مشخص نبودن ساختار های مورد نیاز برای ایجاد یک انسجام کلی و تثبیت فضای کسب و کار تا ورودی و خروجی مشخص باشد نیازمندیهای هر صنعت و بنگاه و .... و فقط به لطف الهی افراد در یک فضای مه آلود در تلاش برای کسب روزی حلال هشتند.

انحصار فضای کار و کسب و کار در جامعه در سطح خرد و کلان
الف)انحصارو وابستگی به دولت که بیشتر به دلیل کنترل و نظارت امور و به خاطر ساختار مدیریتی سنتی اجرایی و نظارتی است

ب) انحصار افراد و یا گروه هایی که قبلا وارد عرصه شده اند و مجالی برای نسل جدید ایجاد نمی شود و آنها خود را مالک و وارث آن فضا می دانند.

که باز هم به دلیل سیستم اجرایی و نظارتی سنتی است و به خاطر نابرابری و ناتوانی در بروز شدن با نسل جدید و سبک زندگی جدید و تغییر نیازهای افراد جامعه علاوه بر بی ثبات شدن فضای اقتصادی و شیوع کارها و مشاغل واسطه ای و میانی کاذب , امکان رقابت  و تولید محوری را گرفته و کند می کند.

 سیستم انتخاب و گزینش غیر اصولی و سلیقه ای برای جذب نیروی انسانی در بخش های مختلف

هنوز متولی با ظرفیت و اثر بخشی مناسب باز هم به خاطر استفاده از الگوهای مدیریتی سنتی که بتواند خود به خود همگام با فناوری و تولیدات روز جلو برود در امر آموزش مهارت شغلی و ایجاد فضاهای کسب و کار وجود ندارد و دولتها در هر بازه زمانی به صورت سلیقه ای اقدام به ایجاد و مهیا کردن بستر خاصی می کنند که سبب رشد برخی از صنوف و مناسب برای یکسری مشاغل خاصی می شود و  نتایج آن را در جاهای دیگری و مشاغل دیگر در نظر نگرفته و به کمیت بیشتر از کیفیت توجه شده است. گزینش چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی یک مسله سلیقه ای و براساس معیارهای غیر از تخصص است.

بخش خصوصی که با کمترین میزان دستمزد مخصوصا در بخش خدماتی انتظار کاری بیش از آن را دارد به طوریکه در این شرکتها برای کاهش هزینه از افراد به جای چند نفر با یک میزان دستمزد به کارگرفته می شوند. 

* عدم خود آگاهی افراد از ضعف وقوت های خود
نداشتن سواد و مهارت کافی نسبت به شغل مورد علاقه

آیا سواد و توانایی کافی و حرفه ای را در مورد شعل مورد علاقه خود داریم؟

دست روی دست نگذاریم ...... از واخوردگی و رخوت دور شویم ......

اگر خیر نیاز است تا اطلاعات و مهارت های خود را ارتقا دهیم به وسیله امکانات موجود برای آموزش موثر و کاربردی خود در بعد تئوری با مطالعه بیشتر منابع مرتبط و در بعد عملیاتی و اجرایی شناخت سلسله نیازمندی های لازم برای کسب مهارت کافی و حرفه ای در راستای آن شغل و حرکت پله پله و مرحله به مرحله برای ارتقای توان کیفی و کمی خود و بدین ترتیب قدم اول در زمنیه یک اقتصاد پویا و مقاومتی یعنی افراد و نیروی انسانی کارا و با مهارت محقق می شود.

با استفاده و انتخاب از یک رسانه مناسب آگاهی و سواد خود را پیرامون شغل فعلی و یا مورد نظر آینده خود ارتقا داده و بروز کنیم.

------------------------------------------------

البته شایان ذکر است مخاطبان گرامی توجه داشته باشند که این وضعیت بیان شده در حالت بحران نبوده و نخواهد بود و  به همت جوانان و بزرگان ایران زمین این شرایط نامطلوب و مسائل مخاطره انگیز کنترل شده و به مرور رفع می گردند.جارجی

عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت خاتمی در یادداشتی با تشکر از علی جنتی، وزیر جدید ارشاد برای نصب عکس خود در وزارتخانه نوشته است: به نظرم انتشار کتاب‌هایم که تماما در دوران وزرای پیش و پیشین متوقف شده است، مهمتر از عکس است.

.jpg
.jpg
 علی.jpg
 متن کامل یادداشت مهاجرانی با عنوان «دنیا برعکس می‌گردد» به نقل از سایت مکتوب به شرح زیر است:

در خبرها آمده بود، که عکس مرا دوباره بر دیوار سالن کنفرانس دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای علی جنتی نصب کرده‌اند. سایت‌ها هم تیتر زدند: مهاجرانی به وزارت ارشاد بازگشت! که کژتابی این تیتر آشکارست. راستش این ایده از خودم بود! تا با نگاه به عکس‌ها بدانم روزی دوران وزارت تمام می‌شود و حداکثر عکسی می‌ماند بر دیوار. نمی‌دانستم که وزرای پر شور و انقلابی، آقایان صفار هرندی و حسینی به عکس حمله‌ور می‌شوند و عکس را بر می‌دارند و پیروز می‌شوند و خود را به ثبت می‌رسانند. به تعبیر مرحوم فخرالدین حجازی:

ندیدم به تاریخ مردان مرد / که جیشی به عکسی شود هم نبرد!

به حمدالله، نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد. پیدا بود که آن حرکت غریب در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اخلاق نمی‌تواند ماندگار باشد. به تعبیر حکیمان، حرکت قسری تداوم ندارد. اگر اندکی آگاهی فرهنگی و یا شناخت عرفی داشتند می‌دانستند که تاریخ را نمی‌شود حذف کرد. مثلا فرض کنید بخواهند جلسه استیضاح را از مذاکرات مجلس حذف کنند و…

به هر حال از وزیر محترم و شایسته فرهنگ و ارشاد، جناب آقای جنتی بسیار ممنونم! اما به نظرم انتشار کتاب‌هایم که تماما در دوران وزرای پیش و پیشین متوقف شده است، مهمتر از عکس است. برخی کتاب‌هایم مانند: پیام آور عاشورا و انقلاب عاشورا و نقد آیات شیطانی و سلمان فارسی و…هر سال چاپ می‌شدند. رمان بهشت خاکستری تقریبا تا چاپ هشتم هر ماه چاپ می‌شد. تمام این کتاب‌ها در بند مانده‌اند. اگر از من بپرسید می‌گویم، کاش عکسم همچنان در بند می‌ماند اما کتاب‌هایم منتشر می‌شد! به ویژه رمان باغ فردوس، که سال‌هاست در انتظار اجازه مانده است.

نگارش در تاريخ چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:گروه خونی , زوج‌ها,گروه خون منفی ,RH , توسط داود غفاری

گاهی با زوج‌هایی روبه‌رو می‌شویم که گروه خونی متفاوتی دارند و می‌خواهند، بدانند این تفاوت چه تاثیری بر بارداری و فرزندانشان دارد.

تفاوت های گروه خونی دارای دامنه وسیعی است، اما تفاوتی که بیشترین تاثیر را بر جنین و بارداری می گذارد، تفاوت های RH در پدر و مادر یا به زبان ساده تر گروه خون منفی و مثبت پدر و مادر است.

این تفاوت گروه خونی شدیدترین اثرات را بر جنین و بویژه فرزندان دوم به بعد می گذارد بنابراین مهم است بدانیم برای چنین افرادی چه باید کرد؟ مهم ترین نکته دانستن دقیق و بدون اشتباه گروه خونی پدر و مادر از نظر RHاست؛ یعنی بدانیم پدر و مادر مثبت یا منفی (جدا از نوع گروه خونی A، B،AB یا O) است.

در صورتی که مادر دارای گروه خونی منفی و پدر مثبت باشد، این زوج نیاز به کمک و توجه دارند. در این زوج، جنین می تواند دارای گروه خونی منفی یا مثبت باشد.

اگر جنین گروه خون منفی (مثل مادرش) داشته باشد، هیچ مشکلی برای مادر و جنین ایجاد نمی شود، اما اگر جنین دارای RH مثبت باشد، ممکن است با مشکلاتی چون سقط یا فوت جنین در اواخر بارداری یا مشکلات مادرزادی در جنین چون نارسایی قلبی و در شایع ترین شکل خود با زردی نوزادی روبه رو شویم.

البته باید گفت که هر نوع زردی نوزادی مربوط به تفاوت های گروه خونی نیست، اما اگر از این نوع باشد جزو دسته زردی های خطرناک دوران نوزادی است.

برای پیشگیری از این نوع مشکلات در مادرانی که گروه خون منفی دارند، قبل از هر چیز گروه خونی پدر را چک کرده و در صورت مثبت بودن RH پدر، شروع به اقدامات لازم می کنیم

درباره این مادران پرسش مهم این است که آیا تاکنون خون دریافت کرده اند یا سقط جنین داشته اند؟ در صورتی که پاسخ آری است باید دانست که ممکن است خون دریافتی دارای گروه خونی مثبت بوده باشد یا جنینی که سقط شده، این گروه خونی را داشته باشد.

در این شرایط ممکن است خون مادر علیه موادی که از خون انتقالی یا از خون جنین سقط شده وارد خونش شده باشد، حساس شده و ضد آن تحریک شده باشد و در نتیجه در حاملگی بعدی این خون تحریک شده، جنین دارای گروه خونی مثبت را دفع می کند یا دست کم جنین را دچار مشکل لیز خونی و زردی پس از زایمان کند.

در این افراد با انجام یک تست خاص مطمئن می شویم که خون مادر علیه گروه مثبت خونی تحریک شده یا نه و در صورتی که این اتفاق نیفتاده باشد (یا در اولین بارداری) باید مادر در بیست و هشت تا سی ودو هفتگی آمپول «روگام» دریافت کند.

این آمپول از تحریک شدن خون مادر علیه جنین جلوگیری می کند و اثر آن تا چهار هفته بعد باقی می ماند.دکتر ثریا عالمی

نگارش در تاريخ چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:سئوالات جامعه شناسی 1 شهریور 92, توسط داود غفاری

مصوبه ۱۰ روز آخر دولت دهم دردسرساز شد/ ابهام در نحوه واگذاری سهام مهاب قدس به غیر نیرویی ها

 سهام یکی از بزرگترین شرکت های نیرویی کشور در شرایطی که وزارت نیرو با بحران مالی شدید دست و پنجه نرم می کند در جلسه ای بدون اعلام رقم هر سهم به طور قطع به یک شرکت نیمه دولتی واگذار می شود.

آذرجزایری: ۱۰ روز به پایان فعالیت دولت دهم باقی مانده که در یکی از آخرین جلسات هیات وزیران جنجالی ترین مصوبه دولت صادرشد. سهام یکی از بزرگترین شرکت های نیرویی کشور در شرایطی که وزارت نیرو با بحران مالی شدید دست و پنجه نرم می کند در جلسه ای دو ساعته بدون اعلام رقم هر سهم به طور قطع به یک شرکت نیمه دولتی واگذار می شود.

اما در حالی ۴۹ درصد سهام یکی از بزرگترین شرکت های وزارت نیرو در آخرین روزهای دولت دهم به شرکت بین المللی عمران رضوی متعلق به آستان قدس رضوی واگذار می شود که این مصوبه با ابهامات زیادی مواجه است. هرچند که این مصوبه توسط دولت یازدهم لغو شده اما مجلس این مصوبه را قانونی دانسته است. تا جاییکه در حال حاضر اجرایی شدن این مصوبه با ابهاماتی مواجه شده است. دراین بین چند ابهام قابل تامل است:

اول اینکه وقتی وزارت راه و شهرسازی بابت احداث راه آهن به پیمانکار خود بدهکار است چرا باید یکی از بزرگترین شرکت های نیرویی کشور آنهم در شرایطی که خود وزارت نیرو با پیمانکاران خود بیش از ۵ هزار میلیارد تومان بدهکار است واگذار شود؟این درحالی است که با وجود تمام این ابهامات بازهم آستان قدس رضوی با انتشار اطلاعیه نسبت به این تصمیم واکنش نشان داده و خواستار دریافت ۴۹ درصد سهام مهاب قدس در ازای مطالبات خود از وزارت راه وشهرسازی شده است. در این اطلاعیه تاکید کرده اند که به لحاظ مالکیت ۲۶ درصدی آستان قدس رضوی در شرکت مهاب قدس طی ۳۳ سال گذشته دولت دهم تصمیم به واگذاری مهاب قدس به شرکت بین المللی عمران رضوی گرفته است.

از سویی قیمت سهام در این مصوبه تعیین نشده و تعیین قیمت آن به زمانی دیگر موکول شده اما در عین حال سهام به طور قطعی واگذارشده که این اولین قدم غیرقانونی بوده که در این مصوبه برداشته شده در حالیکه بررسی ارزش سهام مهاب قدس نشان می دهد که ارزش سهام واگذارشده بیش از ۲۵ برابر بدهی بوده که وزارت راه وشهرسازی به این شرکت داشته است.

در این مصوبه، سهام مهاب قدس بطور قطعی به پیمانکار واگذار شده است  اما گفته شده است که قیمت سهام واگذاری بعداً توسط هیئت واگذاری تعیین می شود. چگونه ممکن است کالایی که قیمت آن قطعی نشده است بطور قطعی فروخته شود. حتی اگر مطابق قانون بودجه سال جاری، دولت مجاز به تخصیص مبالغ حاصل از واگذاری برای اجرای تعهدهای طرح های تملک دارایی های سرمایه باشد، فرآیند این واگذاری می بایست مطابق ماده ۲۰ قانون اجرای سیاست های اصل ۴۴ انجام می شد. این ماده حکم می کند که دارایی و یا سهام قابل واگذاری می بایست ازطریق مزایده به فروش برسد. اگر مزایده دو بار برگزار شد و خریداری تمایل به خرید دارایی نداشت، آن‌گاه سازمان خصوصی‌سازی اجازه داشت از طریق مذاکره و براساس قیمت تعیین شده توسط هیات واگذاری، سهام را واگذار کند. از انجایی که مطابق ماده ۹۲ قانون اجرای سیاست های اصل ۴۴، مادام که با ذکر نام قانون اجرای سیاست ها و شماره ماده قانونی، اصلاحی صورت نگرفته باشد، قانون مذکور معتبر است، هیات دولت اجازه واگذاری مستقیم سهام شرکت مذکور را نداشته است. براساس مصوبه مجلس، برای عدم بروز تعارض قانون بودجه و قانون اجرای سیاست ها، ماده ۲۹ قانون اخیر در مواردی موقوف الاجرا شده است. این در حالی است که هیچ قانون دیگری ماده ۲۰ قانون اجرای سیاست های اصل ۴۴ را لغو یا اصلاح نکرده است. 

در این مصوبه، ۴۹درصد سهام مهاب قدس معادل ۱۴۴ میلیون یورو یا ۴۷۵ میلیارد تومان به نرخ ارز مبادله ای فرض شده است. از طرف دیگر، مهاب قدس دارنده ۵۱درصد  سهام شرکتی است به نام صبا و شرکت صبا، خود دارنده ۵۱درصد سهام شرکت مپنا و ۶۰درصد سهام حدود ۴۰ شرکت توزیع برق منطقه ای و ۵۱درصد سهام شرکت فراب و دهها شرکت دیگر است. مطابق گزارشات کارشناسی موجود ارزش سهام شرکت صبا در سایر شرکتهای وابسته به خود متجاوز از ۵۰ هزار میلیارد تومان است. در نتیجه زمانی که نقل و انتقال سهام مد نظر دولت دهم صورت گیرد، شرکت پیمانکار مالک ۱۲۵۰۰ میلیارد تومان دارایی خواهد شد، در حالیکه قرار بوده ۴۷۵ میلیارد تومان دریافت کند یعنی ۲۵ برابر آنچه که قرار بوده دریافت کند، دریافت کرده است.

براساس اطلاعیه ای که اخیرا وزارت نیرو در این خصوص منتشر کرده است مطابق متن مصوبه ابلاغ شده در مورخه ۹۲/۰۵/۰۲ این دارایی به اضافه مقادیر عظیم دیگر دارایی فقط در برابر ۱۴۴ میلیون یورو (یعنی کمتر از ۶۲۰ میلیارد تومان) به یک شرکت پیمانکار واگذار شده است این مبلغ کمتر از ۵ درصد ارزش واقعی دارایی واگذار شده است.

این در حالی است که آستان قدس رضوی طی اطلاعیه ای ارزش سهام مهاب قدس بسیار پایین تراز رقم اعلامی از سوی وزارت نیرو دانسته و بر لغو این مصوبه اعتراض کرده است.

براساس این اطلاعیه با فرض بر اینکه ارزش ۴۹ درصد سهام مهاب قدس همان ۱۲۰ هزار میلیارد ریال برآوردشود که البته این امر خود بسیار جای بحث دارد. باز با این حال ارزش مذکور، ۱۳ برابر کل رقم پروژه احداث راه آهن مشهد-بجنورد-گرگان به ارزش ۹۶۰ میلیون یورو معادل ۳۰۷۲۰ میلیارد ریال نبوده (براساس نرخ تسعیر مبادله‌ای) و تنها در حدود ۴ برابر آن است در خوشبینانه ترین حالت ممکن ارزش سهام مورد گزارش می‌تواند تنها یک دهم ارزش برآوردی نگارنده مورد بررسی قرار گیرد که در این صورت ارزش ۴۹ درصد سهام مذکور برابر با ۳۰ درصد کل منابع لازم برای انجام پروژه خواهد بود.

چرا راهی ها صاحب نیرو شدند؟

در سال های گذشته تصمیم گرفته شده در مسیر گرگان به بجنورد و مشهد خط راه آهن احداث شود و شواهد مصوبه دولت نشان می دهد که این پروژه به یک کنسرسیوم چینی – ایرانی واگذار شده و قرار است این پروژه توسط طرف چینی فاینانس شود.
براساس مصوبه شماره ۱۰۰۹۵/ت۴۹۰۷۴ هـ مورخ ۹۲/۵/۲ هیات وزیران، مقرر می شود  سهام دولت در شرکت مهاب قدس (معادل ۴۹ درصد سهام مهاب قدس) بابت ۱۵ درصد پیش پرداخت به پیمانکار داده شود.

باقیمانده سهام دولت در شرکت مهاب قدس (معادل ۴۹درصد) بابت تعهد دولت به شرکت بین المللی عمران رضوی به عنوان پیمانکار طرح احداث راه آهن گرگان – بجنورد – مشهد در ازای پرداخت ۱۵ درصد پیش پرداخت فاینانس طرح مذکور به مبلغ ۱۴۴ میلیون یورو به نرخ مرکز مبادلات ارزی پس از تایید وزارتخانه های راه و شهرسازی و امور اقتصادی و دارایی به طور مستقیم به شرکت بین المللی عمران رضوی واگذار می گردد.

بر اساس این مصوبه، ظاهراً قرار بوده است (یا قرار است) که شرکتی به نام شرکت بین المللی عمران رضوی (وابسته به آستان قدس رضوی) به عنوان پیمانکار وزارت راه و شهرسازی پروژهای را اجرا کند. چون این پروژه بصورت EPCF تعریف شده، لاجرم بایستی کارفرما (راه و شهرسازی) ۱۵درصد آورده داشته باشد و ۸۵درصد نیز فاینانس شود. در این مصوبه به ازای ۱۵درصد آورده دولت، ۴۹درصد از سهام مهاب قدس به پیمانکار داده شده است. یعنی اینکه ۱۵درصد آورده دولت که برابر ۱۴۶ میلیون یورو ذکر شده برابر است با ارزش ۴۹درصدسهام شرکت مهاب قدس.”

این درحالی است که شرکت مهاب قدس مالک ۵۱ درصد از شرکت صبا (شرکت سرمایه گذاری صنعت آب و برق) است. شرکت صبا به نوبه خود مالک سهم قابل توجهی از شرکت های مهام شرق (۱۰۰ درصد)، سرمایه گذاری مشانیر (۲۷ درصد)، پارس سوئیچ (۵ درصد)، نیروترانس (۵ درصد)، آلومتک (۱٫۵ درصد)، شرکت های آب و فاضلاب شهری سراسر کشور (درمجموع ۴۳ شرکت که در هر یک به تفاوت از ۰٫۵ درصد تا ۲۷ درصد متعلق به صبا است)، شرکت های مدیریت تولید برق (۲۳ شرکت هر کدام۶۰ درصد، ۶ شرکت هر کدام ۵۱ درصد و یک شرکت ۱۱ درصد) و چندین شرکت دیگر است.
حتی اگر از ترکیب سهام فوق و تاثیر آن صرف نظر شود، توجه به آثار واگذاری سهام شرکت فوق  سه مورد زیر دارای اهمیت کلیدی است:
- ۶۰ درصد از سهام کلیه شرکت های توزیع برق کلیه استان های کشور
- ۴۷٫۷ درصد از سهام شرکت مپنا (یکی از مجموعه های بزرگ صنعتی کشور که خود مالک بیش از ۳۰ شرکت صنعتی است و تنها سازنده نیروگاه های بزرگ حرارتی کشور)
- ۵۱ درصد از سهام شرکت فراب (تنها سازنده نیروگاه های بزرگ برقابی کشور).
با توجه به ارزش دارایی‌های شرکت‌های توزیع برق سراسر کشور (به روایتی بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان، شرکت مپنا به ارزش تقریبی ۳۰ هزار میلیارد تومان و شرکت فراب به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیارد تومان)، با اعمال درصدهای سهام یادشده، انتظار می رود ارزش سهام شرکت مهاب قدس در شرکت صبا به نحو معناداری با سهم پیش پرداخت کارفرما در پروژه مورد بحث (احداث خط آهن) متفاوت خواهد بود. از منظر ارزش دارایی ها، انتظار می رود ارزش دارایی های متناظر با سهام مورد بحث افزون بر ۱۲ هزار میلیارد تومان باشد.

روابط عمومی آستان قدس رضوی در عین حال در اطلاعیه خود با اشاره بر بزرگنمایی در آمار و ارقام ارائه شده توسط وزارت نیرو تاکید کرده است شاید مقصود از بزرگنمایی در تبین دارایی‌های شرکت مهاب قدس استناد به خیار غبن فاحش از جانب مجموعه وزارت نیرو باشد اما استناد به خیار غبن فاحش، شرایطی دارد من جمله اینکه اولا مغبون در حین معامله عالم به قمیت عادله نباشد ثانیا در تعیین مقدار غبن باید شرایط معامله مدنظر قرار گیرد.  حال با عرض پوزش از تمام دولتمردان سابق به فرض محال اگر چنانچه افراد هیات دولت را بی‌اطلاع بدانیم واین گونه بیاندیشیم که هیچ کس شرایط را نمی‌دانسته و به تبع ان این انتقال به تصویب رسیده حال اقدام مجلس محترم شورای اسلامی در تایید تطبیق این مصوبه با قانون را با چه استدلالی باید رد کرد؟ آیا با این رویه قانونگریزی نهادینه نخواهد شد؟ البته بسیار بعید است بخش حقوقی وزارتخانه‌‌ای با این پیچیدگی با استناد به خیارات مندرج در قانون مدنی قصد توجیه لغو مصوبه را داشته باشند.

دراین اطلاعیه همچنین تاکید شده : در اطلاعیه وزارت نیرو آمده است قیمت سهام واگذار شده دولت در مهاب قدس بیش از ۲۰ برابر مبلغ پیش پرداخت پروژه و بیش از ۱۳ برابر کل هزینه احداث راه آهن است. در اینجا لازم است مقوله ارزش گذاری سهام توسط افراد متخصص در این حوزه انجام گیرد تا مطالب خلاق واقع به افکار عمومی منعکس نگردد به عنوان نمونه کارشناس محترم ارزیاب وزارت نیرو ارزش دارایی‌های متناظر با ۴۹ درصد سهام مهاب قدس را افزون بر ۱۲۰ هزار میلیارد ریال برآورد نموده است.
 
 جهت آگاهی  اعلام می‌دارد با فرض بر اینکه ارزش ۴۹ درصد سهام مهاب قدس همان ۱۲۰ هزار میلیارد ریال برآوردی جنابعالی باشد که البته این امر خود بسیار جای بحث دارد. باز با این حال ارزش مذکور، ۱۳ برابر کل رقم پروژه احداث راه آهن مشهد-بجنورد-گرگان به ارزش ۹۶۰ میلیون یورو معادل ۳۰۷۲۰ میلیارد ریال نبوده (براساس نرخ تسعیر مبادله‌ای) و تنها در حدود ۴ برابر آن است در خوشبینانه ترین حالت ممکن ارزش سهام مورد گزارش می‌تواند تنها یک دهم ارزش برآوردی نگارنده مورد بررسی قرار گیرد که در این صورت ارزش ۴۹ درصد سهام مذکور برابر با ۳۰ درصد کل منابع لازم برای انجام پروژه خواهد بود.
 
مضافا اینکه به این نکته نیز باید توجه داشت که پیمانکار پروژه پرداخت ۱۵ درصد از مبلغ فاینانس را در ضمن عقد قرار داد به صورت ارزی تعهد نموده است که با توجه به نوسانات شدید ارزی چند وقت اخیر کشور این خود ریسک بزرگی برای پیمانکار پروژه محسوب می‌شود.

نگارش در تاريخ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:روانشناسی , تبلیغات,كنترل افكار, توسط داود غفاری

در این بین نقش روانشناسی در تبلیغات بیش از دیگر رشته های علمی است . در تبلیغ یك كالا تمامی تلاشها متوجه انسان است :
مخاطبی كه از خلال حواس خود امور را درك و دریافت می كند وبه فرآیند سازی اطلاعات درمغز خود می پردازد. رفتاری هیجانی یا منطقی از اوسرمیزند و معطوف به هدفی خاص گرایش می یابد . پس می بینید كه تمامی فرآیند ، روانشناختی است و مدیران تبلیغاتی موفق هستند . آنها در كار خود با پدیده هایی چون ادراك ، تمیز دادن ، تداعی حافظه ، تصور ، هیجان و غریزه در ارتباطند كه در واقع حوزه های علم روانشناسی است . اما همین جا باید گفته شود كه یك مدیر تبلیغاتی موفق از سوی دیگر با قوهء تصور شگرف و حسن زیباشناسی در خور توجه ، همسنگ با هنرمندی است كه به بهترین وجه تاثیر روانی مورد نظر را اعمال میكند .

ایجاد انگیزه

چرا باید كاری را انجام داد ؟ چرا باید این كالای خاص را تهیه كرد و نه دیگری را ؟ انگیزه ه ها ، جواب این چراها و پرسشهای مشابه هستند كه در آن دلیل اجرای یك كار یا انتخاب مشخص میشود .
تمام دشواری كار تبلیغات در همین است كه به مخاطب قبولانده شود به كالای مورد نظر احتیاج دارد و خواهان آن است . در یك كار تبلیغی ، مخاطب تحریك شده و با تاثیری كه از آن كار تبلیغی در او ایجاد شده ، به برنامه ریزی برای خرید كالای مورد نظر می پردازد.
بسیار پیش می آید كه تا قبل از اجرای یك كار تبلیغی ، مخاطبان نه احساس نیازی می كردند و نه به آن كالا و مورد استفادهء آن فكر می كردند ، اما یك فعالیت تبلیغی موفق ، فكر مخاطبان را در جهت مورد نظر به فعالیت واداشته و انگیزه ای جدید در آنها شكل میدهد . از این پس ، مخاطبان تصور می كنند به كالای تبلیغ شده نیازمندند و یك " باید " جدید در وجودشان شكل می گیرد .

معنای آشكار ، پیام پنهان

به راستی تبلیغات یك جادو است . كالایی شناسانده میشود كه به منظور رفع یك نیاز اولیه یا ثانویه تولید شده است ؛ اگر كار به همین شناسایی ساده و مختصر ختم می شد ، تمامی عناوین تبلیغاتی به ذكر یك سطری نام و مشخصات كالا در جراید یا رسانه های دیداری ، شنیداری بسنده می كردند .
آراستن و استفاده از عناصر هنری برای شكیل شدن موضوع تبلیغ ، هنوز در سطح آشكار است . امروزه با پیشرفت علم تبلیغات ، پیام پنهانی در لوای ظاهر آراسته تعبیه میشود كه از خلال آن خرید كالای مورد نظر با ظرایف روانشناختی همراه است . ترسیم دنیای شیرین و تمام شدن غمها و غصه ها ، به اتمام رسیدن روزمرگی با خرید كالای مورد نظر ، دستیابی به تشخص و اعتبار ودستیابی به موقعیت اجتماعی برتر ، از پیامهای پنهانی است كه روانشناسان تبلیغات در نگارش سناریوی یك كار تبلیغی مد نظر قرار میدهند .
شخص باید از دیدن یك تبلیغ شاد شود و احساس كند كه با خرید آن كالا بر ضعفهایش فائق آمده و موجودی كاملتر خواهد شد .
معنای پنهان مناسب در ناهشیار مخاطب حك میشود و تا خرید انجام نشود ، دلمشغولی ادامه می یابد .

هیجان در برابر مناطق

یك مدیر تبلیغاتی ممكن است خیلی تابع هیجان نباشد اما خوب میداند كه چگونه هیجان مخاطبان را برانگیزد و در مردم ایجاد علاقه كند .
فرآیند سازی اطلاعات در سطح مغز در دوسیستم هیجانی و منطقی انجام میشود . بین این دو سیستم ارتباطاتی وجود دارد و هیچ گاه نمی توان گفت كه یك رفتار كاملا" هیجانی یا كاملا" منطقی بوده است . بسیار پیش می آید آنقدر هیجان زده میشویم كه یك كار غیر منطقی انجام می دهیم و جالب آنكه بعد از متوجه شدن از هیجانی بودن رفتار خود ، چون دیگر رفتار انجام شده است به دنبال دلایلی منطقی در توجیه آن می پردازیم .

این تفكر هیجانی ، تصمیم گیری هیجانی بعد از آن و رفتار هیجانی متعاقب آن كه دو را تكمیل می كند ، شدیدا" مورد توجه روانشناسان تبلیغات است . شخص بدون دلیلی محكم انگیخته میشود ، تصمیم میگیرد كه یك دو نیاز منطقی و مورد احتیاج را معطل بگذارد و به خرید چیزی بپردازد كه باعث تشدید ضربان قلبش شده بود .

عناصر پیام

می گویند دشوارترین سناریو ، سناریوی یك كار تبلیغی است . هر لحظه باید دقیقا" محاسبه شود . كالا باید در چندین ثانیهء طلایی معرفی شود . برای به كار بردن طنز ، یكی دو ثانیه بیشتر وقت ندارید . نباید بگذارید مخاطب یك پلك بزند . باید او را تحت تاثیر قرار دهید و میل خود را در او زنده كنید .
در روانشناسی تبلیغات ، عناصر پیام باید بر ناهشیار شخص اثر كند . پیام باید موجز و كوتاه باشد . هرگونه اطالهء كلام به ضد تبلیغات تبدیل میشود و شیرینی تاثیر را از بین می برد . علاو براین ، یك روانشناس تبلیغات به مطالعهء پخش یك پیام و دریافت آن پیام می پردازد . به این معنا كه آیا همان معنا و اثری كه مورد توجه سازندهء كار تبلیغی بوده است از سوی مخاطبان دریافت شده است یا نه . در این خصوص ، گرچه سازندهء یك تبلیغ ممكن است به حلاجی تمامی زوایای یك كار تبلیغی بپردازد و از نظر خودش همه چیز كاملا" در جهت هدف مورد نظر باشد ، اما گاه در بررسی بر روی طیف مخاطبان با استدلالها و توجیهاتی مخالف آنچه مورد نظر سازنده است ، رو به رو میشویم . از این رو ، قبل از پخش یك تبلیغی انجام مطالعات محدود میدانی لازم است . در این مرحله سازندگان و مدیران تبلیغاتی گاه با تعابیری مواجه میشوند كه اصلا" به آن فكر نكرده بودند
كنترل افكار و اعتقادات

هنگامی كه در روانشناسی اجتماعی ، به بحث رهبری می رسیم درآنجا صحبت از راههایی است كه به وسیلهء آن با بهره جویی از هیجان افراد به كنترل افكار ودستكاری اعتقادات آنها پرداخته میشود . در همین جاست كه جادوی تبلیغات به كار می آید و نظر و اندیشهء مخاطب را تعدیل وكنترل می كند و گاه تغییر میدهد . در این حال ، برانگیختن هیجان ، بربافت منطقی ذهن اثر می گذارد و با ایجاد اختلال در آن ، شخص بدون آنكه متوجه باشد ، در درستی یا نادرستی یك چیز ، تصمیم هیجانی می گیرد و مطابق آن عمل می كند و این همان چیزی است كه جادوگر تبلیغات خواسته است . علاوه براین ، تبلیغات با یاری و كمك از مفهوم روانشناختی " پیش داوری " به بسیاری از عناوین تبلیغاتی شكل و جهت می دهد همانند تاكید برنظر مطلوبی كه مردم به كالاهای ساخت كشوری خاص یا شركتی خاص دارند .

توجه به نظر دانشمندان كه پیش داوری خاصی را در مردم به وجود آورده اند و استفاده از نشانه ها و چهره هایی كه جدای از موضوع تبلیغ ، احساس خوشایند یا ناخوشایندی را در بیننده ایجاد می كند ، همگی توجه به نقش پیش داوری در انتخاب و گزینش است و از یاد نبریم كه گرچه شعارهای تبلیغاتی موجز و مناسبی مانند اینكه " جهانی فكر كنیم ، منطقه ای عمل كنیم " بسیار مهم است ، اما ما آدمیان بیشتر موجوداتی بصری هستیم .  دكترمنصور حكیم جوادی

نگارش در تاريخ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:قانون هدف, رسیدن به موفقیت, توسط داود غفاری
می خواهم در این مقاله یکی از قوانین بازی، که داشتن هدف است را به شما نشان دهم. برای موفقیت در امتحانات یا کنکور، تعیین هدف، تمرکز روی نتیجه ی کار، و داشتن تصویری روشن از آنچه دنبالش هستید می تواند باعث تحقق رویاهای شما شود. البته نخستین گام این است که هدف خود را بنویسید. 

چطور برخی از دانش آموزان با وجود داشتن هدف، نتایجی که می خواهند نمی آورند؟
بدرستی رمز موفقیت دانش آموزانی که هدف دارند، درچیست؟
یادگیری مهارت هدف گزینی و هدفمند بودن تا چه اندازه در کسب موفقیت تحصیلی در امتحانات و یا کنکور موثر است؟
چطور می توانید با نوشتن هدفهایتان به خودتان آماده باش بدهید(1)؟
در یک کارگاه مشاوره ی گروهی،تعدادی از دانش آموزان می گفتند: با وجود اینکه برای خودمان هدف تعیین کردیم، اما به نتایجی که می خواستیم نرسیدیم.
به این دانش آموزان گفتم که هیچ چیز ناامید کننده تر از این نیست که شما بدون آشنایی به قوانین بازی مورد نظر، بدون داشتن هدف و مقصود و مهارت لازم برای انجام بازی، سعی کنید بازی نمایید.
می خواهم در این مقاله یکی از قوانین بازی، که داشتن هدف است را به شما نشان دهم. برای موفقیت در امتحانات یا کنکور، تعیین هدف، تمرکز روی نتیجه ی کار، و داشتن تصویری روشن از آنچه دنبالش هستید می تواند باعث تحقق رویاهای شما شود. البته نخستین گام این است که هدف خود را بنویسید.
هدفها نتیجه ی مطلوبی است که رفتار شما در جهت آن هدایت می شود. هدفها نه فقط جهت و نتیجه رفتارتان را معین می کند، بلکه در صورت جذابیت، انگیزه رسیدن به نتیجه را در شما بوجود می آورند.
برای موفقیت، داشتن هدف لازم است ولی کافی نیست. بسیاری از اوقات شما هدفی را در قالب عباراتی بیان می کنید، این گونه هدفها لفظی اند که خیلی از شما در همین جا متوقف می شوید که یکی از اشکالات مهارتی شماست.
از طرفی دانش آموزانی که فقط هدف لفظی دارند، بعد از گذشت زمان تاثیر هدفشان از بین می رود و آن را فراموش می کنند. هدفهای لفظی زمانی به قوت خود باقی می مانند که در عمل و رفتار دانش آموز دیده شوند، آن وقت به هدفهای واقعی تبدیل می شوند.
هدفها در معرض تغییر قرار می گیرند. تغییر هدفها، در نتیجه ی کار و تجربه با هدفها، و تحت تاثیر عوامل و انگیزه های درونی و بیرونی صورت می گیرد؛ مثلا، هدفهای درسی شما ممکن است پس از چند هفته، بر اثر ارزیابی و بررسی عملکرد آموزشی، تغییر پیدا کنند.
 تغییر هدف، تحت تاثیر عوامل و انگیزه های درونی شما، نتیجه ی تجربه با هدفهای شماست. این تجربه هر اندازه موفقیت آمیز باشد احتمال بالا بردن سطح هدفها بیشتر است. برعکس، اگر این تجربه با موفقیت همراه نباشد، احتمال پایین آمدن سطح هدفها بیشتر می شود.همچنین، باید توجه داشت که تاثیر هدفها بر الگوهای رفتاری دانش آموزان به ندرت پایدار می ماند

از این رو ، وقتی هدفها تاثیر خود را از دست می دهند، تغییر آنها ضرورت پیدا می کند. همچنین، هدفهای دانش آموزان در واکنش و پاسخ به فشارها و نیروهای بیرونی تغییر می کنند. این فشارها ممکن است از جانب گروه دوستان همسالان، رسانه ها، خانواده و یا مشاورین اعمال شود. پس هدفها رهنمودهای ایستا و غیرقابل انعطاف نیستند، بلکه پویا و تغییرپذیرند. آنها بر اثر تجربه و ارزشیابی، فشار نیروها و انگیزه های درونی و بیرونی دستخوش تغییر و تحول می شوند.
برای سودمندی بیشتر هدفها، آنها باید از چند ویژگی یا ملاک برخوردار باشند. این ملاکها عبارت اند از:
1- هدفها باید مشخص باشند.
2- هدفها باید سنجش پذیر باشند.
3- هدفها باید دست یافتنی باشند.
4- هدفها باید واقعی باشند.
5- هدفها باید دارای زمان باشند - رسول یزدزاد
نگارش در تاريخ جمعه 15 شهريور 1392برچسب:فلسفه ‌هایدگر,هستی‌شناسی ,پوزیتیویسمی, توسط داود غفاری

هایدگر با ما از چه می‌گوید؟

نوشته : محمد محسن شاهکویی


 


 از آنجا که سیاست اجرای فلسفه در عمل است و فلسفه (یا جهان‌بینی) ذات سیاست، از این‌رو، ماهیت هر فلسفه‌ای را به‌طور اعم و فلسفه هایدگر را به‌طور اخص نمی‌توان شناخت مگر در عمل سیاسی. زیرا تنها در عمل است که ذات فلسفه‌ها یعنی منافعی که خاستگاه آنهاست، عیان می‌شود و بد و خوب آنها محک می‌خورد. این مقصود البته در ارزیابی سیاست هم که خود نوعی عمل است، کم و بیش می‌تواند حاصل شود و فرق نمی‌کند که سیاست بس عوامانه و مبتذل شده،
و سخت تنگ‌نظرانه و حقیر باشد.

اگر بپرسیم: کدام است آن موجودی که او را باید پیش مضمون خودکرده به‌عنوان پیش پدیدار پژوهش تثبیت کرد؟ پاسخ می‌دهند: اشیا. اما با گذاشتن نام شیء بر موجوداتی که «داده پیشینی» فرض شده است، این تحلیل از لحاظ هستی‌شناسی راه به جایی نمی‌برد (هستی و زمان – صص 203 ـ 202). به همین دلیل، پیش از هر چیز باید میان هستی و موجودات فرق گذاشت (همان- ص 516) زیرا این جهان بیرونی هرگز به معنای جهان نیست، که به معنای موجودات درون جهانی است (همان- ص 482). پس مقصودمان کدام جهان است؟(همان- ص 198)
آنچه ما می‌جوییم آنی است که خود را به هیئت هستی و ساختار هستی نشان می‌دهد (همان- ص 193)، جهانی که نه این جهان است و نه آن جهان، و جهان بودن‌اش از حیث کلی است (همان- ص 195). از این‌رو، آنچه تاریخی است موجودی است که در مقام در – جهان- بودن هست به‌عنوان اگزیستانس (همان- ص 799) به معنی از آن خود بودن و برون ایستادن، که همواره خود من هستم (همان- صص 170- 169). چنانکه، موضوع تاریخ‌نگاری امکانی است که واقعا دارای اگزیستانس بوده است (همان- ص 810)، امکانی که به توسط آن، مورخ با اگزیستانس خود، «من» را در گذار به «نامن» آشکاره می‌کند (همان- مفهوما در صص 810 ـ 808). و بدین‌سان، شناخت، شناختن جهان بیرونی‌ای نیست که رهزن فهم ما درباره هستی است، ‌که شناختن پدیدار- در – بودن است (همان- ص 185). معنی‌اش این است که: شناخت حالتی از حالت‌های دازاین است در رابطه او با جهانی که در خود دازاین به صورت منظره تازه‌ای از هستی کشف و پیدا می‌شود و با آن، او می‌تواند مستقل و متکی به خود پیوسته بالیده شود، می‌تواند به صورت یک تکلیف درآید و می‌تواند در مقام علم برای در‌جهان بودن، نقش راهنما و راهبر را به‌عهده بگیرد (همان- صص 192-191). بنابراین، اگر ضرور آن باشد که پرسش در هستی به نحوی گویا و واضح طرح و تنظیم شود، آنچه می‌طلبد فراهم آوردن امکان انتخاب موجود نمونه است و اصالت شیوه وارسی برای دسترسی به آن.

بازشکافتن پرسش در هستی بدین معنی است: تعریف جامع و مانع موجود از حیث هستی‌اش. این موجود که درون هر یک از خود ماست و پرسش یکی از امکانات اوست، ما آن را دازاین اصطلاح می‌کنیم (همان- صص 73 ـ 72).
در بررسی هایدگر، کسی که او را نادره قرن بیستم دانسته است قاعدتا بایستی نشان داده باشد که چرا هایدگر در شرایط آلمان آن روز که آبستن فاشیسم بود، مفهوم «وجود» را با چنین فراخی وصف می‌کرد: پیشینی‌تر از هر سوژه‌ای، و دست‌کم زمانی مستقل از موجود یا چیزها، خودآیین، خودشکل‌دهنده به روش خویش، و حاضر در جهان ولی ناپیدا در چیزها یا پدیدارها؟ چرا هایدگر با چنین وجه‌ای بیانی که بوی اقتدار کلیسای توماس اکویناسی و قرون وسطایی می‌دهد، بر اهمیت «وجود» تاکید می‌گذاشت؟ ولی آیا باور او به «وجود» به‌عنوان وجود حاضر در جهان، او را زمینی نمی‌کرد؟ و بدین‌سان، آیا سوژه یا دازاین (یا آن موجود نمونه که بنا به گفته خود هایدگر، در قیاس با دیگر موجودات، مشخص و ممتاز است)، شرایط پیدایش فکر برتری‌طلبی در آلمان و ظهور رهبر مقتدر را زمینه‌سازی نمی‌کرد. چنانکه نیچه با ابرمرد خود می‌کرد و هایدگر دور تاریخی دازاین را در زمان، با نیچه به پایان برد؟

هایدگر در نقد فلسفه، از سوژه گوهرین اندیشه دکارتی شروع می‌کند. او از ناپیگیری دکارت و نگسستن او از مفهوم قرون وسطایی خالق و مخلوق و همچنین اندیشه موجود انتقاد می‌کند: دکارت نبایستی سوژه اندیشنده را به‌عنوان سنگ بنای فلسفه مدرن، برای خاطر اثبات‌نفس، جهان و خدا رها کرده باشد. چنین تصوری از هستی منجر می‌شود به عدم حذف کامل شیء در نزد او. در انتقاد از مفهوم زمان در نزد کانت نیز هایدگر می‌گوید، او هر چند پدیدار زمان را به سوژه برگرداند ولی چون از تعیین استعلایی زمان از لحاظ ساختار و کارکرد خاص‌اش باز ماند، به ورطه دکارت افتاد و از مفهوم شیء و جهان بیرونی به‌عنوان واقعیت نتوانست خلاصی یابد. موضوع این است که سوژه گوهرین اندیشنده دکارتی، به‌‌عنوان یک جهان، زمانی مستقل از ابژه، فی‌نفسه، وجود داشته است به‌گونه‌ای که نسبت به سوژه در نزد دکارت و کانت پیشینی‌تر است و به همین دلیل، این روش ناپسندی است که فلسفه از چیزی آغاز کند که از لحاظ هستی‌شناختی، وجود خودش هنوز اثبات شده نیست. بنابراین، به‌زعم هایدگر، وجود باید اول خودش به‌عنوان چیزی مستقل و بیرون از هستی موجودات (یا وجودحاضر در جهان یا وجود حاضر غایب1) اثبات شود. زیرا وجود یک مفهوم کلی است که نمی‌توان آن را در هیئت موجودات محدود کرد. به‌زعم او، خلط کردن موجودات با هستی (یا وجود و موجود)، اشتباه همه فلسفه‌هایی است که بنیادشان بر سوژه گوهرین اندیشنده دکارتی استوار بوده است. زیرا این سوژه هرچند به‌عنوان «امتداد» باقی می‌ماند و در جایگاه تعیین بنیادین «جهان»، از توجیه پدیدار خاص خودش قاصر نیست ومکان گاه این امتدادها را نشان می‌دهد، لیکن از لحاظ هستی‌شناختی نه مکان گاه جهان را می‌توان از آن دریافت و نه حتی مکان گاه دازاین را. بنابراین، در نزد هایدگر طرح دازاین (وجود حاضر در جهان)، در واقع، ایجاد زمینه‌ای است برای گشودن مشکلی که دکارت آن را حل ناشده باقی گذاشته است:
چگونگی گذار سوژه خودبنیاد و خودآیین از شکاف میان «من» و «نامن» (یا ذهن و عین یا روح و ماده).
در این رابطه باید به یاد داشت که نزد هایدگر، «فهم» نسبت به اندیشه یا آگاهی دکارتی پیشینی‌تر است. همان فهم دازاینی (به نحوی هم سرآغاز و هم سرچشمه و به منزله حالت بنیادین هستی دازاین)، آن وجود یا هستی امکانی است که در گذار از من به نامن، عمل را به صورت ذهنیتی که سابق به صورت شیء است حمل و اعمال می‌کند و به این معنی، فلسفه هایدگر عمیقا پوزیتیویستی و آزمونی هم هست (که اگزیستانسیالیسم سارتر نیز از آن تاثیر گرفته است و من آن را پایین‌تر توضیح خواهم داد.) ولی چون همین هستی امکانی به محض اینکه پدیدار شد دیگر پیدا نیست، یعنی صورت شیء پیداست نه خود هستی (یا وجود حاضر غایب) که مضمون آن است، به همین دلیل، آیا شناخت وجود یا هستی، ‌به زعم هایدگر، دست نمی‌دهد مگر با مکاشفه یا شناخت حضوری، با توجه به این که ایده‌آلیسم فلسفی به ویژه فلسفه امثال هایدگر، سرشته عرفان‌بافی است؟ آیا بدین علت است که شناسایی هستی هایدگری منطقا و عملا تعلیق به محال می‌شود و بدین‌سان، سوژه (یا دازاین) حتی نزد خودش لامکان می‌شود؟ زیرا نزد هایدگر، دازاین به‌عنوان روح، به شیوه‌ای در مکان جا می‌گیرد که هیچ شیء‌مادی ممتدی نمی‌تواند جا بگیرد. و این، منطقا چیزی جز لامکان نیست. گرچه دازاین به‌عنوان جسم، مکانی دارد مثل کره زمین در فضا: دازاین تا وقتی که هست، همانگونه تقرب می‌جوید و رفع حجاب می‌کند، حجات راست و چپ را پیوسته با خود دارد. با همین روش، مکان گاه دازاین از لحاظ جسمانیت وی، معین می‌شود.
به‌رغم این متافیزیک غلیظ، هایدگر فکر استعلا را که به گفته او ریشه در جزمیت مسیحی دارد و معتقد است انسان چیزی بیش از موجود بهره‌مند از فهم و خرد بوده و می‌تواند به فراتر از خود برسد مورد انتقاد قرار می‌دهد. همانگونه که این حرف هگل را نیز که کلی در جزئی وجود دارد و هر چیز خود یک قیاس است مورد انتقاد قرار می‌دهد. می‌گوید: وقتی می‌گوییم هستی کلی‌ترین مفهوم است، به آن معنی است که تاریک‌ترین مفهوم است. وجود ممکن نیست به منزله موجود تلقی شود. اما در عین حال می‌گوید: این موجود نمونه (موجود از حیث هستی‌اش) که درون هر یک از خود ماست، ‌ما آن را دازاین اصطلاح می‌کنیم. این حرف که ظاهرا میان کلی و جزئی وحدت ایجاد می‌کند، به نظر می‌رسد که مغایرتی با حرف هگل نداشته باشد. مگر نه این است که دازاین کل اصیل است با بنیان اگزیستانسیال‌اش؟ اما هایدگر می‌گوید، این پرسش تنها وقتی ممکن است که بر مبنایی آزمودنی و پدیدارین گذاشته شود، تا دازاین بتواند بر اصالت ممکن هستی‌اش تکیه کند.

آن سخن‌های هایدگر در کنار این سخن‌اش که، وجود به محض این که صورت چیزها پدیدار شد دیگر پیدا نیست، یعی صورت شیء‌پیداست نه خود وجود یا هستی، آری، با این سخن‌ها، هایدگر که می‌گوید، دازاین از همان آغاز ممکن بودن است، رابطه ذات و نمود را قطع می‌کند و از این راه، نوعی پوزیتیویسم اروپای قاره‌ای ایجاد می‌کند، با این فرق که او می‌کوشد تا نخست مثل آنگلوساکسونی‌ها، خود را از سوژه اندیشنده دکارتی و عقل فراتری کانتی و شیء فی‌نفسه او خلاص کند، ولی بی‌آنکه بگوید شناختن ذات امکان‌پذیر نیست، تا به نوعی بتواند سوژه یا دازاین (یا وجود حاضر در جهان) را که به گفته خود او، در قیاس با موجودات دیگر موجودی مشخص و ممتاز است، بر جای آن بنشاند. و دوم اینکه با برتری دادن مطلق به وجود (یا سوژه یا دازاین) که اوصاف‌اش را در بالا دیدیم، می‌کوشد تا با نوعی وفاداری به سنت فلسفی آلمان، خود را از پوزیتیویسم آنگلوساکسونی که ابدا اعتباری برای بحث وجود و ماهیت آن قائل نیست، متفاوت و متمایز کند.
چنانکه می‌گوید پژوهش علمی نه یگانه نوع برای دازاین است و نه نزدیک‌‌‌ترین نوع هستی ممکن به او. و در این راه، هایدگر حتی رابطه مکان و زمان را با آن خصوصیت پوزیتیویستی که مخصوص او با آن سنت فلسفی آلمانی‌اش است، شرح می‌کند: در نزد او مکان به‌عنوان یک امر پیشینی به زمان وابسته نیست. گرچه قدرت‌اش را از نوع هستی دازاین دارد. به این معنی که زمان، که هستی دازاین با آن ممکن می‌شود، با رخنه در جهان بیرونی، مکان را کشف می‌کند. از این‌رو، استقرار دازاین در مکان از طریق دور زمان تا آن حد نشان داده می‌شود که بحث آن در مبحث بعدی همین هستی شناختی لازم است. او با این دومین گوشه نگاه می‌خواهد به یک نتیجه‌‌گیری فلسفی مستقل از تجربه برسد. یعنی پوزیتیویسم را با بحث وجود و هستی‌شناسی سازش بدهد، چیزی که پوزیتیویسم آنگلوساکسونی آن را برنمی‌تابد. به‌خصوص این که هایدگر کلا نیستی‌اندیش است. چنانکه می‌گوید، فقط هستی میان تولد و مرگ است که کلیت دازاین را عرضه می‌دارد، یا: حقیقی گرفتن مرگ خود دازاین را طلب می‌کند در اصالت کامل اگزیستانس‌اش، یا: فقط افق با اصالت زمان که در عین حال پایان‌پذیر است چیزی است چون تقدیر، که چیزی چون افق با اصالت تاریخ (یا تاریخی بودن اصیل) را ممکن می‌سازد (که البته، به گفته خود هایدگر، پایان‌پذیر است). می‌توان گفت: حق با ژان وال است که در کتاب مابعدالطبیعه می‌گوید: ‌دیالکتیک در فلسفه هایدگر فرآیندی دارد برخلاف هگل. یعنی از اثبات شروع شده و به نفی می‌رسد و مفهوم زمان نزد هایدگر درست در توجیه همین دور یا فرآیند دیالکتیکی او به کار می‌آید، فرآیندی که به‌طور اثباتی از نخستین‌آیین‌‌ها و مذاهب آغاز شده و در فلسفه نیچه پایان می‌گیرد و به نیستی می‌رسد و از این‌رو، مفهوم «شدن» در نزد او ضرورت نیست 2 یعنی ضروری بقا وجود، و امری که درونی ذاتی سوژه باشد، نیست. ولی به‌عنوان یک امر بیرونی بر سوژه وارد می‌شود، مانند تجربه‌ها که بر اثر تاثرات حسی حاصل می‌شود که بنیان شناخت‌شناسی در پوزیتیویسم است.
حقیقت آن است که هایدگر نیستی‌اندیش، نقطه مقابل هگل است. هگل می‌گوید: نفی‌ای که وضع می‌شود زمان است، و از آن به این نتیجه می‌رسد که «اکنون» همان «اینجا»ست. معنی‌اش این است که مکان و زمان یکی است. وحدتی که تفاوت (یا اختلاف) سرشت اوست. در مقابل اما، هایدگر در نقد «اکنون» که یکی از شاهکارهای فکری دیالکتیکی هگل است، می‌گوید: ‌این قول هگل که اکنون، یا نیست و یا هنوز «هست» نشده است، بیان صوری و ارسطویی و عامیانه است و می‌افزاید: از لحاظ منطقی ولی صوری، هگل در تجلی ذات روح در زمان به صورت نفی‌نفی، تفسیری صوری از این گفته دکارت به دست می‌دهد: من خود را در حال اندیشیدن به شیء می‌اندیشم. چنانکه هایدگر در نتیجه‌گیری علیه تکامل روح در تاریخ (که هگل در پدیده‌شناسی روح نشان داده) می‌گوید، روح در ابتدا در زمان فرو نمی‌افتد، که از ابتدا در مقامی بوده است برای در زمان قراردادن اگزیستانس در سرآغاز افق زمان. اما این سقوط دارای امکان اگزیستانسیال خود است. این سخن هایدگر (به‌خصوص اگر به یادآوریم که در نزد او مکان به زمان وابسته نیست و مکان را زمان کشف می‌کند)، نشان می‌دهد که به باور او، روح بیرون از زمان است و تکاملی در تاریخ پیدا نمی‌کند. برعکس، روح که زمان تعین خود را از او دارد، برانگیزنده زمان است برای کشف مکان، معنای این حرف فقط آن است که نیرویی بیرونی، روزی روزگاری، سکون را حرکت داد و زمان آغاز شد و شدن ضرورت این فرآیند نیست (در حالی که می‌دانید، زمان آغاز ندارد و شدن ضرورت هستی است).
اینها، همه، کوششی بوده است در بدل ساختن مفاهیم کلاسیک ایده‌آلیسم آلمانی به «داده»‌ها.
یعنی مفاهیمی چون موجود، مکان، زمان، تاریخ و...، همه، به صورت «داده» عرضه می‌شود. حتی دازاین همچون «داده»، مکرر درباره آن تاکید می‌شود «تا وقتی که هست. حقیقت آن است که در افق تنگ پوزیتیویسم، پدیده‌ها هرگز در بستر تکامل تاریخی‌شان بررسی نمی‌شوند. چنان که پدیدار به محض پدید شدن فقط خودش به عنوان یک «داده» مطرح می‌شود. ولی حضور وجود یا ذات اصیل آن، دیگر مشهود نیست یا غایب است. ‌هایدگر نمی‌گوید، شناخت آن دست نمی‌دهد. اما اینجا شناسایی وجود لامکان از لحاظ هستی‌شناسی، به شهود یا شناخت حضوری حواله می‌شود. و سرچشمه عرفان‌بافی یا اشراق ‌هایدگری در همینجاست. حالت اثیری‌ای که جان آلمانی (نژاد برتر) را برای تسلیم خود به دازاین یا موجود نمونه مشخص و ممتاز مانند هیتلر، مایه‌ور از انتظار موعود می‌کرد. در واقع این فلسفه (چه ‌هایدگر در کنار نازیست‌ها بوده باشد و چه نبوده باشد در هر حال)، پذیرش کیش شخصیت را زمینه‌سازی می‌کرد. این آن نکته‌ای است که نگارنده می‌خواهد بر آن تاکید کند.
بنابراین، فلسفه ‌هایدگر نوعی پوزیتیویسم قاره‌ای بوده است، با این تفاوت که او با لامکان کردن روح و برانگیختن شوق پویندگی در رسیدن به حضور وجود، هم باید اشراق را در جان آلمانی مایه‌ور کند، و هم با دازاین یا وجود حاضر در جهان اقتدار بخشد که باید عبوردهنده «من» به «نا من» باشد. و این نه از سوژه دکارتی برمی‌توانست آمد و نه از عقل فراتری کانتی. گویی که وحدت «من» و «نامن» فقط در وجود حکومت آینده آلمان فاشیستی و هیتلر می‌توانست تحقق یابد، همانگونه که ناپلئون نیز در موضع انقلابی علیه مناسبات قرون وسطایی، مظهر روح مطلق توسط هگل تلقی شد و همانگونه که سرانجام حکومت پروس نیز مظهر آن تلقی شد، وقتی که هگل با قبول حقوق صنف‌های قرون وسطایی در موضع محافظه‌کارانه قرار گرفت.

خلاصه سخن اینکه فلسفه ‌هایدگر پوزیتیویسمی است عجین با نیستی‌اندیشی. پوزیتیویسمی که به زبان ایده‌آلیسم نوع آلمانی سخن می‌گوید تا جان سودازده آلمانی به شهود یا شناخت حضوری موجود نمونه مشخص و ممتاز برسد.

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد